فرمان پيغمبراكرم به جمع صدقات - معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و فرمود: هر كه (به وعده خداوند مومن باشد و) يقين كند كه چون مالى را در راه خدا دهد خدا مال ديگر را

جايگزين آن مى سازد دستش به دهش و بخشش باز خواهد بود.

پيغمبر اكرم فرمود: صدقه پشت شيطان را مى شكند.

امام صادق (ع) فرمود: احسان و صدقه فقر و درويشى را از ميان مى برند و عمر آدمى را زياد مى كنند و هفتاد

نوع مرگ بد را دفع مى كنند.

صدقه بدهى را مى پردازد و بركت به جاى مى نهد.

زمين قيامت همه اش آتش است جز سايه مومن كه صدقه اش بر او سايه افكنده باشد.

امام باقر فرمود: صدقه در روز جمعه ثوابش دو چندان است.

فرمان پيغمبراكرم به جمع صدقات

ابن اثير آورده كه در سال دهم هجرت پيغعمبر اكرم(ص) نمايندگانى را جهت جمع آورى صدقات (زكات واجبه) به

اطراف فرستاد: مهاجر بن ابى اميه را بصنعا اعزام داشت و چون به آنجا رسيد اسود عنسى كه دعوى نبوت

ميكرد عليه او خروج نمود.

زياد بن اسد انصارى را جهت اخذ صدقات حضر موت و عدى بن حاتم را به جمع آورى صدقات بنى طى و بنى اسد

فرمان داد و مالك بن نويره را بر صدقات بنى حنظله و زبرقان بن بدر و قيس بن عاصم را بر صدقات قبيله زيد

بن مناة بن تميم و علاء بن حضرمى را به بحرين اعزام داشت و على بن ابى طالب را بنجران فرستاد، وى

صدقات مسلمانان و جزيه هاى اهل كتاب آنجا را جمع آورى نمود و چون با حجة الوداع پيغمبر مصادف شد به

حضرت پيوست و يكى از ياران خويش را بر سپاه گماشت، آن شخص لباسهاى بردى كه در ميان اموال صدقه بود،

بين افراد لشكرتوزيع نمود و چون على (ع) شنيد پيش از آنكه سپاه به مدينه رسد به استقبال آنها شتافت و

بردها را از تن آنها بيرون كرد، آنها نزد پيغمبر شكوه نمودند، حضرت علنا در جمع اصحاب فرمود: كسى را

نشايد از على شكايت كند كه او در راه خدا از هر كسى سخت گيرتر مى باشد . (بحار:21/373)

صَدُقَة

كابين يا مهر زن. ج : صَدُقات . (و آتواالنساء صدقاتهن نحلة) . (نساء:4)

صَدَم

زدن چيزى سخت بر چيزى سخت مثل آن .

صَدمَة

مصيبت، آسيب، گزند .

در حديث است: «الصبر عند الصدمة الاولى»: شكيبايى هنگام رسيدن اولين مصيبت ستوده است.

صُدود

روى برگردانيدن از چيزى و اعراض كردن . بازداشتن كسى از چيزى و برگردانيدن (منتهى الارب) . (رايت

المنافقين يصدون عنك صدودا) . (نساء:61)

صُدور

(مصدر):بازگشتن، حاصل شدن. از جاى بيرون آمدن . (يومئذ يصدرالناس اشتاتا) آن روز مردمان پراكنده از قبر برون

مى آيند . (زلزال:6)

صُدور

ج صدر، سينه ها، قبرها، بزرگان. (انّ الله عليم بذات الصدور) . (مائده:7)

صَدوق

هميشه راستگوى، دائم الصدق.

صَدوق

ابوجعفر محمد بن على بن حسين، محدث بزرگ شيعه و يكى از اركان شريعت غراء مصطفويه، كسى كه بدعاى حضرت

/ 2570