«استيلاد كنيز» - معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بسيارى از زنان نيست. (بحار: 78/327 و سفينة البحار)

«استيلاد كنيز»

كسى كه كنيزى را كه در ملك او است باردار كند اين عمل را استيلاد گويند و آن كنيز را ام ولد نامند و حكم شرعى او آنست كه محض مردن مالكش بابت سهم ارث فرزندش آزاد مى گردد و اگر سهم فرزندش كمتر از آن بود خود كنيز مزدورى كند و سهم ساير ورثه را بپردازد.

«تحليل كنيز»

زراره گويد: به امام باقر (ع) گفتم: آيا مرد مى تواند كنيز خود را بر برادر دينى خويش حلال كند؟ فرمود:اشكالى ندارد. عرض كردم: اگر كنيز از آن شخص باردار و بچه دار شد؟ فرمود: فرزندش را بگيرد و كنيز را به صاحبش برگرداند. گفتم: اگر مالك كنيز چنين اذنى را به وى نداده باشد؟ فرمود: او در حقيقت به وى اذن داده است ولى خود غفلت داشته كه چنين پيش مى آيد.

ابوبكر حضرمى گويد: به امام صادق (ع) عرض كردم: همسرم كنيز خود را برايم حلال كرده. فرمود: مى توانى با او بياميزى. گفتم: مى توانم او را بفروشم؟ فرمود: همان بر تو حلال شده كه وى حلال كرده باشد. (بحار: 23/326)

كنيزان پيغمبر اسلام

كنيزان آن حضرت كه در خانه خدمت مى كرده اند عبارت بودند از: حارثه دختر شمعون و رضوى و ام ايمن كه نامش بركه بوده و اسلمه و آنسه. (بحار: 22/256)

كَنِيسه

معبد گبران و جهودان. ج: كنائس.

كَنِيع

شكسته دست. مائل از راه.

كَنِيف

پوشش. نهان خانه. خلا خانه و مستراح. ج: كُنُف. علىّ بن جعفر، قال سالته (يعنى اخاه موسى ـ ع ـ) عن الكنيف يكون فوق البيت فيصيبه المطر فيكفّ فيصيب الثياب، ايصلى فيها قبل ان تغسل؟ قال: «اذا جرى من ماء المطر فلا بأس». (وسائل: 1/145) ابو بصير، قال: سألت ابا عبدالله (ع) عن الكنيف يكون خارجا، فتمطر السماء فتقطر علىّ القطرة؟ قال:«ليس به بأس». (وسائل: 1/147) محمد بن القاسم عن ابى الحسن (ع) فى البئر يكون بينها و بين الكنيف خمسة اذرع و اقلّ و اكثر، يتوضّأ منها؟ قال: «ليس يكره من قرب و لا بعد، يتوضأ منها و يُغتَسَل ما لم يتغيّر الماء». (وسائل:1/200)

كُنية

اسمى كه مصدّر به ابن يا اب يا ام يا اخ يا اخت باشد مانند ابوالحسن و ابن عباس و بنت محمد و اخت الحسين كه در عرب متداول و به منظور تعظيم و تجليل از كسى گفته مى شود.

از حضرت رضا (ع) روايت شده كه اگر كسى را در حضورش نام ببرى او را به كنيه بخوان و اگر غايب بود نام اصليش را بگو.

از امام صادق (ع) نقل شده كه از جمله سنتهاى نيك آن است كه انسان كنيه خود را به نام پدرش انتخاب كند.

(بحار: 78 و 74) در كتاب احياء العلوم غزّالى آمده كه رسول خدا (ص) اصحاب خود را احتراما و به منظور بدست آوردن دلهاشان، به كنيه صدا مى زد و آنها را كه كنيه نداشتند كنيه اى برايشان انتخاب مى نمود، و سپس مردمان آنها را بدان كنيه مى خواندند، و همچنين زنانى كه داراى فرزند بودند، و حتى آنها كه فرزند نداشتند نيز كنيه برايشان قرار مى داد، كودكان را نيز كنيه برايشان انتخاب مى نمود و آنان را به كنيه صدا مى زد، و از اين راه دل آنها را به دست مى آورد. (سنن النبى)

/ 2570