«حكم انفال» - معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نباشد ميان توانگران شما. براى آنكه در جاهليت چون غنيمتى بودى رئيس از آنجا ربع برگرفتى ويا آنكه پيش از قسمت، آنچه خواستى واو را بچشم نيكو آمدى برگرفتى وآنرا صفايا خواندندى، وعلى ذلك قال شاعرهم: لك المرباع منها والصفاياوحكمك والنشيطة والفضول (مرباع يعنى سه ربع، وصفايا جمع صفيه، وآن مالى است كه بزرگ قوم براى خود برگزيند وصافى ومخصوص خود گرداند ونشيطه مالى است كه پيش از وقوع جنگ بدست جنگجويان افتد، وفضول مالى است كه پس از قسمت زياد آيد)، وقال آخر: انا ابن الرابعين من آل عمرووفرسان المنابر من جناب اى انا ابن الآخذين ربع المال يعنى انا ابن الرؤسا. حق تعالى در اسلام، ربع با خمس كرد ...».

اموالى كه از مخالفان اسلام بدست اهل اسلام ميافتند واز استفادات بشمار ميآيد در قرآن مجيد به سه عنوان از آنها ياد شده است: «انفال، فىء وغنيمت». در اينكه اين سه لفظ را بحسب لغت يك معنى نيست بلكه هر كدام را معنى ومدلول مخصوص است ترديدى نيست، ليكن در اينكه از اين الفاظ در قرآن مجيد يك معنى اراده شده است يا معانى آنها اختلاف دارد عقايد واقوالى پديد آمده است. در نخستين آيه از سوره انفال (يسئلونك عن الانفال قل الانفال لله والرسول ...) لغط انفال استعمال شده است، ودر آيه 42 از همان سوره (واعلموا انما غنمتم من شىء فان لله خمسه وللرسول ...)لفظ غنيمت آمده است، ودر سوره حشر در آيه هاى (وما افاء الله على رسوله منهم فما اوجفتم عليه من خيل ولا ركاب ... ما افاء الله على رسوله من اهل القرى فلله وللرسول ولذى القربى واليتامى والمساكين وابن السبيل كى لا يكون دولة بين الاغنياء منكم ...) كه بگفته مفسران، تمام اين سوره درباره بنى النضير وارد شده لفظ فىء به كار رفته است.

«حكم انفال»

آنچه درباره انفال نسبت بزمان نزول وصدور آن از كتب تفسير بدست ميآيد اين است كه بحسب منقول از اكثر صحابه، اين آيه در غزوه بدر نازل شده است وهم بگفته اكثر مفسران سبب نزول آن اين بوده است كه رسول خدا در آن روز براى تشويق مجاهدان هر كارى را (از قبيل حمله بمحلى مخصوص وكشتن واسير كردن مشركى) اجرى معين كرده است، وهنگامى كه جنگ آغاز شده است جوانان شتاب كرده اند وپيران وسران قوم با پيغمبر اسلام توقف كرده، بحمله نپرداخته اند، وچون غلبه با مسلمانان بوده وبغنايمى رسيده اند اختلاف پديد آمده است.

گروهى (جوانان) بعنوان اينكه بوسيله ايشان جنگ وپيروزى بهم رسيده است غنايم را مخصوص خود ميدانستند.

گروهى ديگر ميگفتند: ما نه از آن باب كه ناتوان ويا جبان بوديم بميدان وارد نشديم، بلكه خواستيم در پيرامون پيغمبر ونگهبان او باشيم، واگر اين ملاحظه نبود ما هم با شما بجنگ در ميآمديم وبغنايم ميرسيديم، پس ما نيز بايد از غنايم قسمت برگيريم. دسته ديگر ميگفتند: ما از پشت سر حفاظت شما را بر عهده گرفتيم، بايد غنائم ميان همه تقسيم گردد نه اينكه بشما اختصاص يابد. از اين سخنان بگفته ابوالفتوح رازى رسول(ص) در آن كار توقف كرد. مردم در اين گفتگو افتادند. سعد معاذ گفت: يا رسول الله مردم بسيار است وغنيمت كمتر از مردم است. اگر آنچه وعده داده اى اينان را، به اينان دهى براى آن دگر قوم چيزى نماند ومتشكى شوند، خداى تعالى اين آيه فرستاد. رسول (ص) از ميان ايشان غنيمت به سوّيت قسمت كرد». از عبادة بن صامت از آيه انفال سؤال شد. گفت: «آيه در واقعه بدر آمد چون خلاف كرديم در آن، وبدخويى كرديم خداى تعالى از ما نپسنديد، وقسمت آن بارسول افكند، ودر اين تقوى بود وطاعت خداى ورسول وصلاح ذات البين. رسول ميان ما بالسويه قسمت كرد». مفسران را نيز درباره انفال اختلاف است ابوالفتوح رازى گويد: «بعضى گفتند مراد از غنايم است كه رسول روز بدر بر گرفت. صحابه گفتند: اين كرا است؟ خداى تعالى گفت: خداى را وپيغمبر را است، واين قول عبدالله بن عباس است وعكرمه ومجاهد وضحاك وقتاده وابن زيد. على بن صالح بن حى گفت: آن انفال سراياست، كه رسول (ص) سريتى را يعنى جماعتى را، بجايى فرستادى، آمدندى وغنيمتى آوردندى. آنگه پرسيدندى كه اين كراست؟ خداى تعالى اين آيه فرستاد كه خداى راست وپيغمبر راست. عطاء گفت آن چيزى است كه از مشركان بدست مسلمانان افتاد بى قتال، از بنده وپرستارى (جاريه) واسبى ومانند اين گفت آن خاص پيغمبر را باشد.

روايتى ديگر از عبدالله عباس آنست كه انفال ، آن بود كه از غنائم فرو افتد از درعى ورمحى ومانند آن،

/ 2570