آنچه درباره انفال نسبت بزمان نزول وصدور آن از كتب تفسير بدست ميآيد اين است كه بحسب منقول از اكثر صحابه، اين آيه در غزوه بدر نازل شده است وهم بگفته اكثر مفسران سبب نزول آن اين بوده است كه رسول خدا در آن روز براى تشويق مجاهدان هر كارى را (از قبيل حمله بمحلى مخصوص وكشتن واسير كردن مشركى) اجرى معين كرده است، وهنگامى كه جنگ آغاز شده است جوانان شتاب كرده اند وپيران وسران قوم با پيغمبر اسلام توقف كرده، بحمله نپرداخته اند، وچون غلبه با مسلمانان بوده وبغنايمى رسيده اند اختلاف پديد آمده است.گروهى (جوانان) بعنوان اينكه بوسيله ايشان جنگ وپيروزى بهم رسيده است غنايم را مخصوص خود ميدانستند.گروهى ديگر ميگفتند: ما نه از آن باب كه ناتوان ويا جبان بوديم بميدان وارد نشديم، بلكه خواستيم در پيرامون پيغمبر ونگهبان او باشيم، واگر اين ملاحظه نبود ما هم با شما بجنگ در ميآمديم وبغنايم ميرسيديم، پس ما نيز بايد از غنايم قسمت برگيريم. دسته ديگر ميگفتند: ما از پشت سر حفاظت شما را بر عهده گرفتيم، بايد غنائم ميان همه تقسيم گردد نه اينكه بشما اختصاص يابد. از اين سخنان بگفته ابوالفتوح رازى رسول(ص) در آن كار توقف كرد. مردم در اين گفتگو افتادند. سعد معاذ گفت: يا رسول الله مردم بسيار است وغنيمت كمتر از مردم است. اگر آنچه وعده داده اى اينان را، به اينان دهى براى آن دگر قوم چيزى نماند ومتشكى شوند، خداى تعالى اين آيه فرستاد. رسول (ص) از ميان ايشان غنيمت به سوّيت قسمت كرد». از عبادة بن صامت از آيه انفال سؤال شد. گفت: «آيه در واقعه بدر آمد چون خلاف كرديم در آن، وبدخويى كرديم خداى تعالى از ما نپسنديد، وقسمت آن بارسول افكند، ودر اين تقوى بود وطاعت خداى ورسول وصلاح ذات البين. رسول ميان ما بالسويه قسمت كرد». مفسران را نيز درباره انفال اختلاف است ابوالفتوح رازى گويد: «بعضى گفتند مراد از غنايم است كه رسول روز بدر بر گرفت. صحابه گفتند: اين كرا است؟ خداى تعالى گفت: خداى را وپيغمبر را است، واين قول عبدالله بن عباس است وعكرمه ومجاهد وضحاك وقتاده وابن زيد. على بن صالح بن حى گفت: آن انفال سراياست، كه رسول (ص) سريتى را يعنى جماعتى را، بجايى فرستادى، آمدندى وغنيمتى آوردندى. آنگه پرسيدندى كه اين كراست؟ خداى تعالى اين آيه فرستاد كه خداى راست وپيغمبر راست. عطاء گفت آن چيزى است كه از مشركان بدست مسلمانان افتاد بى قتال، از بنده وپرستارى (جاريه) واسبى ومانند اين گفت آن خاص پيغمبر را باشد.روايتى ديگر از عبدالله عباس آنست كه انفال ، آن بود كه از غنائم فرو افتد از درعى ورمحى ومانند آن،