دروغ بستن به خدا و پيغمبر - معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيغمبر اكرم (ص) فرمود: «نامردترين مردم دروغگو است» . (بحار:72/235) در تاريخ حالات پيغمبر اسلام آمده كه هرگاه آن حضرت مطلع مى شد كه يكى از افراد خانواده اش دروغى گفته از او رويگردان مى شد تا گاهى كه وى توبه كند . (كنزالعمال:18381) اميرالمؤمنين (ع) فرمود: «دروغگو هميشه خوار وذليل است» . (غرر الحكم)

دروغ بستن به خدا و پيغمبر

بدترين دروغ و سنگين ترين گناه مترتب بر آن دروغ بستن به خدا و پيغمبر يا يكى از حضرات معصومين است كه حتى مبطل روزه نيز هست .

امام صادق (ع) فرمود: دروغ بستن به خدا و پيغمبر و اوصياى پيغمبر از گناهان كبيره است و رسول اكرم (ص) فرمود: اگر كسى چيزى به من نسبت دهد كه من آن را نگفته باشم جايگاهش از آتش (دوزخ) آكنده باد .

حضرت صادق (ع) فرمود: به خدا سوگند كسى به ما دروغ نبندد جز اينكه خداوند حرارت آتش به وى بچشاند .

(بحار:2/117)

دَرَويدَه

درو شده . حَصِيد . محصود . قرآن كريم: «اى پيامبر ! اين (داستان ها كه برايت باز گفتيم) بخشى از سرگذشت هاى شهرها است كه برخى از آنها هنوز برپا وبرخى ديگر درويده ونابود گرديده اند» . (هود:100)

دَرويش

خواهنده از دَرْها . گدا . دريوزه . فقير . به «فقير» رجوع شود .

درويشى

فقر ، مسكنت . به «فقر» رجوع شود .

دَرَّة

يك بار شير بسيار دادن پستان .

دِرَّة

تازيانه ، آلت زدن . ج: دِرَر . حبابة الوالبية ، قالت: «رأيت اميرالمؤمنين(ع) فى شرطة الخميس ومعه دِرّة يضرب بها بيّاعى الجرّى والمارماهى والزّمير والطافى ...» . (بحار:25/175)

دُرّة

مرواريد بزرگ . حضرت رضا(ع) به يونس بن عبدالرحمن (از ياران آن حضرت) ضمن بياناتى مفصل فرمود: «يا يونس ! وما عليك ان لو كان فى يدك اليمنى درّة ثم قال الناس: بعرة ، او بعرة وقال الناس درة ، هل ينفعك شيئاً» ؟ فقلت: «لا» . فقال: «هكذا انت يا يونس ! اذا كنت على الصواب وكان امامك عنك راضيا لم يضرك ما قال الناس» . (بحار:2/65)

دَرَّه

(فارسى): گشادگى ميان دو كوه ، وادى .

پيغمبر (ص) فرمود: «در ميان دره منزل مكنيد كه آنجا محل درندگان ومارهاى گزنده است» . (بحار:76/278)

درهم

به كسر دال وفتح هاء وگاه به كسر نيز خوانده شود اصل آن فارسى وجمعش دراهم است . سكه نقره كه در جاهليت دو نوع بوده: خفيف يا طريه به وزن شش دانق (دانگ) ، وثقيله يا عبديه به وزن هشت دانق كه در زمان خليفه دوم به جهت اختلاف اوزان دراهم در امر خراج اختلافى پيش آمد وخليفه دستور داد همه را يكنواخت كنند .

درهم بغلى (به فتح غين وتشديد لام) منسوب به مردى يهودى به نام راس البغل كه براى خليفه دوم آن را سكه مى زده وبه پهناى گره بالاى انگشت بزرگ دست بوده است . (مجمع البحرين ومقريزى) درهم يكى از اوزان است وحدود نيم مثقال تعيين شده . (فرهنگ عميد)

/ 2570