از امام سجاد (ع) حديث شده كه موسى بن عمران (ع) عرض كرد: «پروردگارا آنها كيانند كه در سايه عرش خود پناهشان دهى در روزى كه جز سايه تو سايه اى نباشد» ؟ فرمود: «پاكدلان گرد آلوده اى كه چون به ياد پروردگار خويش افتند عظمت وجلال مرا ياد كنند ، آنهائى كه طاعت من مايه آرامش آنها بود همچون كودك كه به شير آرام گردد ، آنهائى كه به مساجد پناه برند بسان عقاب كه به لانه خويش پناه برد ، وآنان كه چون به مقدسات من اهانتى شود آنچنان به خشم آيند كه پلنگ به خشم آيد» (بحار:69/391) . به «قلب» نيز رجوع شود.
دِلاء
جِ دَلو .
دِلاص
نرم وتابان ، درع دلاص: زره نرم وتابان .
دَلاّك
تن مالنده ، آن كه در حمام تن را مالش دهد . موى ستر . حسب تاريخ: دلاك هاى پيغمبر اسلام ، عبارت بودند از: ابوطيّبه ، ابوموسى اشعرى ، ابوهند مولى فروة بن عمرو بياضى كه پيغمبر (ص) در باره اش فرمود:«ابوهند يكى از شماست . به وى زن دهيد و از او زن بستانيد (مگوئيد وى دلاك است)» . (بحار:22/251)
دَلال
ناز كردن ، غنج وناز .
دَلاّل
واسطه وميانجى عموما وميانجى معاملات خصوصاً .
دَلالت
راهنمائى ، هدايت ، راهبرى . در اصطلاح منطق: هر چيزى كه از علم به آن علم به چيزى ديگر لازم آيد .دلالت بر سه قسم است: طبيعى ، عقلى ووضعى وهر يك از آن سه قسم بر دو قسم اند: يكى دلالت لفظى وديگر