از جمله امور شگفت آور كه گه گاه در برخى كتابها عنوان مى شود و تعدادى روايات ضعيف نيز بدان دلالت دارند، مسئله تحريف قرآن است، اين دعوى بسى واهى و بى منطق و بى پايه است كه به قول بعضى بزرگان، مدّعى آن را مى توان در عداد منكرين حسّ به شمار آورد، زيرا ـ چنان كه ذيل عنوان «نويسندگان قرآن» اشاره شد ـ دهها تن از كاتبان وحى متصدّى كتابت قرآن بوده، و خود پيغمبر (ص) و جمعى از اصحاب، آيات قرآن را و حتى بعضى همه قرآن را از بر داشته اند، و چنان كه مى دانيم آنان خويشتن را ملزم مى ديده اند كه در نمازهاى خود آن را تلاوت نمايند و در حوادث روزانه بدانها استناد جويند، آيا با چنين شرائط روا است كه كسى احتمال تحريف در آن بدهد؟!. كوتاه سخن اين كه: اهتمام مسلمين به حفظ و آموزش قرآن جاى اين را باقى نمى گذارد كه در ذهن كسى خطور كند چنين كتابى با قصد يا بدون قصد دستخوش تحريف گردد.علاوه بر اين، آياتى از خود قرآن ـ كه از آيات محكمه قطعىّ النزول عند الكلّ مى باشند ـ به صيانت آن از هرگونه تغيير و خلل دلالت دارند، از جمله: (انّا نحن نزّلنا الذكر و انّا له لحافظون) (حجر: 9). و (انّه لكتاب عزيز لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه تنزيل من حكيم حميد). (فصّلت:41 ـ 42) و ديگر حديث ثقلين كه ميان عامّه فرق اسلامى متواتر مى باشد: «انّى تارك فيكم الثقلين: كتاب الله و عترتى اهل بيتى، ما ان تمسّكتم بهما لن تضلّوا ابداً، انهما لن يفترقا حتى يردا علىّ الحوض».بديهى است كه قرآن تحريف شده هرگز نتواند مانع ضلالت باشد. به «تحريف» نيز رجوع شود.
«فضل قرآن»
فضيلت و شموخ و عظمت اين كتاب مقدس فوق آن است كه بشر محدود از عهده درك و بيان آن برآيد، چگونه ممكن به كنه كلام واجب تعالى دست يابد و يا مُحاط، فيض محيط را احاطه كند و يا قطره معلول، ژرفاى درياى بى انتهاى علت خويش را بپيمايد؟!در عظمت قرآن همين بس كه كلام خدا و معجزه پيامبر عظيم الشأن او است، و اين كه آيات آن ضامن هدايت بشر در جميع شئون حيات وى، و ضامن سعادت و خوشبختى او در هر دو جهان خواهد بود.(انّ هذا القرآن يهدى للتى هى اقوم)(اسراء: 9). (كتاب انزلناه اليك لتخرج الناس من الظلمات الى النور باذن ربهم الى صراط العزيز الحميد) (ابراهيم: 1). (هذا بيان للناس و هدى و موعظة للمتقين)(آل عمران: 138).(وانّك لتلقى القرآن من لدن حكيم عليم) (نمل: 6). (و انزلنا عليك الكتاب تبيانا لكل شىء). (نحل: 89) رسول خدا (ص): «فضل كلام الله على سائر الكلام كفضل الله على خلقه»: برترى سخن خدا بر ديگر سخنها مانند برترى خداوند است بر آفريدگانش. (بحار: 19/6، صحيح ترمذى به شرح ابن عربى:11/47) اميرالمؤمنين (ع) فرمود: تاريكيها (ى جهالت كه بر حقايق پرده شده) جز به قرآن به كنار نروند (نهج: خطبه 18) و فرمود: هيچ مطلبى نيست كه شما در صدد كشف آن باشيد جز اينكه در قرآن بيان شده، هر كه خواهد از من بپرسد. امام صادق (ع) فرمود: به خدا سوگند كه همه علوم قرآن در نزد ما است، به خدا سوگند كه علم قرآن همه اش در نزد ما است. (وسائل: 18/134) يكى از امام صادق (ع) پرسيد: به چه سبب قرآن هر چه به درس و نشر آن تكرار مى شود تازگى و طراوت خود را از دست نمى دهد؟ فرمود: به جهت اينكه خداوند قرآن را براى زمانى محدود و گروهى خاص نازل ننموده لذا در هر زمان نو و براى هر نسلى تازه است تا قيامت.پيغمبر اكرم (ص) فرمود: زمانى بر امت من بيايد كه از قرآن جز خطش به جاى نماند. امام صادق (ع) فرمود: آن كس كه به حقيقت قرآن پى نبرد از فتنه نجات نيابد. رسول اكرم (ص) فرمود: قرآن بى نياز كننده اى است كه با وجود آن هيچ فقر و نيازى نباشد و بدون آن هيچ بى نيازى بدست نيايد. و فرمود: قرآن خوان گسترده خدا است تا بتوانيد از آن بهره بريد، اين قرآن ريسمان رابط ميان خدا و خلق او است، نور است و شفا است.