يافتن و پيدا كردن . طلب نمودن . جستجو كردن . فحص ، تفحص ، تنقيب .
جُسته
بدست آمده . لقطة .
جَسَد
تن و بدن ، تن مردم و جن و ملائكة (منتهى الارب) . پيكر حيوان و انسان و ملك و جن . (فاخرج لهم عجلا جسدا له خوار ...); براى آنها گوسالهاى بيرون آورد كه فقط پيكر بود (و روح نداشت) صداى گوساله داشت . (طه : 88) (و ما جعلناهم جسدا لايأكلون الطعام و ما كانوا خالدين) ; ما آنها (پيغمبران) را پيكرى قرار نداديم كه طعام نخورند ... (انبياء : 8) . ج : اجساد . اميرالمؤمنين(ع): «العجب لغفلة الحسّاد عن سلامة الاجساد» (نهج : حكمت 225) . «فان تقوى الله دواء داء قلوبكم ، و بصر عمى افئدتكم ، و شفاء مرض اجسادكم ...» . (نهج : خطبه 198)
«جسد معصوم پس از مرگ»
از امام صادق (ع) روايت است كه هيچ پيغمبر يا وصى پيغمبر پس از مرگ بيش از سه روز در زمين نماند بلكه خداوند روح و استخوان و گوشت او را به آسمان ميبرد گرچه سلامِ سلام كنندگان به آنها ميرسد و از دور سلام را پاسخ ميدهند . (بحار: 22/550)
جِسر
، جَسر: ج : جُسور ، پل كه بر رودها و انهار بندند . عن ابى عبدالله (ع) : «ان زائر الحسين(ع) جعل ذنوبه