«غنيمت واحكام آن» - معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اند، فى قوله (انما الصدقات للفقراء) الآية، ودوم غنائم است از هر مالى باشد كه از كافران بتيغ بستانند بر سبيل قهر وغلبه، وآنرا مستحقان ظاهرند فى قوله: (واعلموا انما غنمتم من شىء فان لله خمسه) . چون خمس بيرون كنند وبمستحقان او برسانند، اربعة اخماس رسول (ص) يا امام (ع) قسمت كنند ميان مقاتله:للفارس سهمان، وللراجل سهم واحد، وبنزديك ما ارباح تجارات ومكاسب داخل بود، جمله فقها در اين خلاف كردند. وسوم مال فىء است، وآن مالى باشد كه از كافران بمسلمانان آيد عفواً صفو

«غنيمت واحكام آن»

مدلول فقهى غنيمت وزمان صدور حكم در ضمن فىء گفته شد وبراى مزيد توضيح قسمتى از گفته شيخ طوسى را از كتاب التبيان ذيل آيه (واعلموا انما غنمتم ...)ترجمه ميكنيم: «غنيمت عبارتست از اموال اهل حرب كه بقتال از ايشان گرفته شود واين اموال را خدا بعموم مسلمانان هبه فرموده است، وفىء اموالى است كه بى قتال گرفته شود. اين تعبير وتعريفى است كه عطاء بن سائب وسفيان ثورى آنرا گفته اند وشافعى نيز همين را اختيار كرده است، ودر اخبار ما نيز همين دو معنى روايت شده است. قومى ديگر گفته اند: غنيمت وفىء را يك معنى است، وبر آنند كه اين آيه، آيه (ما افاء الله على رسوله ...) را نسخ كرده است. چه بحسب اين آيه چهار خمس بمقاتلان داده شده است ليكن بنا بقول اول كه غنيمت وفىء را دو معنى باشد التزام بنسخ را حاجت ووجهى نيست، وبعقيده اصحاب ما مال فىء بامام مخصوص است. هر گونه تصرفى كه بخواهد در آن ميتواند بكند: اگر بخواهد در مؤونه شخصى مصرف ميكند واگر خواهد بخويشان ويتيمان ومساكين وابن سبيل از اهل بيت رسول ميبخشد، وساير مردم را در آن حقى ثابت نيست.

واما خمس غنايم، بعقيده ما بشش بخش تقسيم ميشود: دو بخش خدا ورسول، وسهمى براى ذوالقربى است، واين سه سهم پس از زمان پيغمبر (ص) بامام داده ميشود تا آنرا در مخارج خويش واهل بيت خود از بنى هاشم مصرف كند، وسه سهم ديگر آن: سهمى براى ايتام، سهمى براى مساكين وسهمى براى ابن سبيل از خاندان رسالت است، وهيچكس از ديگر مردم را از اين سهام سه گانه نصيبى نيست ... واين قول را طبرى باسناد خود از على بن حسين (ع) وفرزندش حضرت باقر (ع) روايت كرده است. وحسين بن على مغربى از «صابونى» كه از اصحاب ما است نقل كرده است كه اگر چه لفظ ذى القرى عموميت دارد واين سه گروه را شامل ميشود ليكن چون نام ايشان بطور انفراد ياد شده است، وسهام ايشان بر وجه استقلال معين گرديده است در آن عموم داخل نيست اين گفته ظاهر از مذهب است».

مجلسى در بحار گويد: در تفسير كلبى آمده است كه خمس در آنروز (روز بدر) مقرر نشده بود بلكه در روز احد مقرر گرديد، وچون آيه انفال نازل شد مسلمانان دانستند كه در غنيمت حقى ندارند وآن مختص رسول خداست وگفتند: اى رسول خدا، پيروى ميكنيم، بكن هر چه خواهى، پس اين آيه فرود آمد: (واعلموا انّما غنمتم من شىء فانّ لله خمسه ...) يعنى ما غنمتم بعد بدر، وروايت كنند كه رسول خدا (ص) غنايم بدر را بطور برابر تقسيم كرد وخمس آنرا بر خود نداشت. (از ادوار فقه تأليف محمود شهابى:1/186 تا 200) امام باقر (ع) فرمود: پيغمبر (ص) غنيمت جنگى را به سواره سه سهم وبه پياده دو سهم ميداد.

امام صادق (ع) فرمود: در غنيمت ابتدا يك پنجم آن اخراج مى شود وبقيه آن را ميان مبارزينى كه آن را بدست آورده وآنهائى كه متصدى امور آن بوده اند تقسيم ميشود.

چون پيغمبر (ص) خيبر را فتح نمود غنايم آن را ميان لشكريان بدين گونه توزيع نمود: نخست اموال را به هيجده بخش تقسيم كرد وهر صد نفر مرد رزمنده را كه جمع لشكر هزار ودويست تن بودند يك سهم از هيجده سهم بداد وسهم اسبان را كه دويست راس بود دو برابر تعيين نمود هر صد نفر مرد را يكنفر از اصحاب در راس

/ 2570