«كودكان به گناه پدران عذاب نشوند» - معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نبى اكرم (ص) فرمود: كودكانتان را از هفت سالگى به نماز دستور دهيد و چون ده ساله شدند در بستر خواب از يكديگر جداشان سازيد. در حديث آمده كه اميرالمؤمنين (ع) خوش نداشت كه در پوشاك كودك آهن به كار رود. از امام صادق (ع) رسيده كه به كودكانتان انار بخورانيد تا به جوانيشان سرعت بخشد. اميرالمؤمنين (ع) فرمود: كودكانتان را نماز بياموزيد و چون به هشت سال رسيدند بر اين امر الزامشان كنيد.

عبدالله بن فضاله گويد: از امام باقر يا امام صادق (ع) شنيدم مى فرمود: چون پسر بچه به سه سال رسد هفت بار به وى گفته شود: بگو لا اله الاّ الله، پس او را رها كنند تا سه سال و هفت ماه و بيست روز از عمرش بگذرد آنگاه هفت بار به وى گفته شود: بگو محمد رسول الله; پس رهايش كنند تا چهار سالش تمام شود آنگاه به وى گفته شود: بگو صلى الله على محمد و على آله. آنگاه صبر كنند تا پنج سالش تمام شود و از او بپرسند دست راستت كدام و دستچپت كدام است؟ اگر تشخيص داد رويش را به سوى قبله كنند و به وى گويند: سجده كن.

سپس رهايش كنند تا به هفت سالگى برسد آنگاه به وى بگويند: روى و دستهايت را بشوى. چون شست به وى گفته شود نماز بخوان آنگاه آزادش گذارند تا نه سالش تمام شود پس روزه به وى ياد دهند، اگر نگرفت او را كتك بزنند، و به نماز امرش كنند و اگر نخواند كتكش بزنند، وچون وضو و نماز ياد گرفت خداوند پدر و مادر او را بيامرزد. (بحار: 2 و 78 و 104 و 88) به «فرزند» و «تربيت» نيز رجوع شود.

«كودكان به گناه پدران عذاب نشوند»

از حضرت صادق (ع) و نيز از حضرت رضا (ع) روايت است كه فرمودند: خداوند هيچگاه بى گناهى را به جرم گناهكارى كيفر نكند و اطفال را به جرم پدران عذاب ننمايد كه خود در محكم كتابش فرمود: (ولا تزر وازرة وزر اخرى) و فرموده: (و ان ليس للانسان الاّ ما سعى) و خدا را سزد كه به فضل خويش از گناهكارى بگذرد ولى شايسته او نباشد كه به كسى ستم روا دارد. (بحار: 71/239) خفتن كودك در بستر زنان: به «خوابيدن» رجوع شود. زناى كودك: به «زنا» رجوع شود. گريه كودك: به «گريه» رجوع شود. كودكى كه در خردسالى بميرد: به «غلمان» رجوع شود.

كُودكى

بچگى، صِبا، صباوت، صِغَر. اميرالمؤمنين (ع): فراگيرى دانش در كودكى به نقشى مى ماند كه در سنگ ترسيم شده باشد. (بحار: 1/224) امام موسى بن جعفر (ع): ستوده است شوخى و موذى بودن كودك در دوران كودكيش، تا به روزگار بزرگيش حليم و خردمند گردد. (كافى: 6/51)

كَودَن

اسب هجين غير اصيل. ج: كَوادِن. گول. كند فهم. بليد.

كَور

افزون شدن. ارزانى و بسيارى از هر چيز. در حديث رسول (ص) آمده: «اعوذ بالله من الحور بعد الكَور»: خدايا به تو پناه مى برم از نقصان بعد از زيادت و از قلت بعد از كثرت. (نهاية)

كُور

كندوى عسل و لانه زنبور. ج: اكوار. در حديث على (ع) آمده: «ليس فيما تخرج اكوار النحل صدقة»: در عسل زكاة نيست. (نهاية)

كُوَر

جِ كورة. شهرها و روستاها. عن ابى عبدالله (ع): «اذا استولى السفيانى على الكور الخمس فعدّوا له تسعة اشهر». و زعم هشام انّ الكور الخمس دمشق و فلسطين و الاردن و حمص و حلب. (بحار: 52/252)

كُور

نابينا. به عربى اعمى و ضرير. مقابل بينا و بصير. مجازا به ناآگاه و آن كس كه از بينش خرد خويش بهره بردارى نكند و در گمراهى و تيرگى جهل روزگار سپرى كند، اطلاق مى گردد. (ليس على الاعمى...): بر كور و لنگ و بيمار تكليف به جهاد نباشد... (نور: 61). (عبس و تولى ان جاءه الاعمى...): روى در هم كشيد و پشت كرد، هنگامى كه آن كور بر او وارد شد. (عبس:

1 ـ 2)

/ 2570