تشتت آراء و تفرق مسلمين و تعدد مذاهب و فرق از يكسو، و عدم توفر امكانات تدوين و تحرير حديث توسط ضابطين صالح در عصر معصومين از سوى ديگر از جمله موجباتى است كه تحريف و تغيير و تصرف در بعضى احاديث را ممكن ميسازند، هر چند بزرگان از علماى علم الحديث و متبحرين در علوم و فنون درايت در هر عصرى بتمام توان كوشيده اند كه احاديث احكاميه بخصوص را از اين عيوب محرّر و منقّى گردانند و اگر احيانا در مورد خاصى اين امر اتفاق افتاده باشد تذكر دهند، ولى در عين حال، نادر مواردى از اين اشكالات و شبهات بچشم ميخورد:حسين بن خالد گويد: بحضرت رضا (ع) عرض كردم: يابن رسول الله مردم از پيغمبر (ص) نقل ميكنند كه خداوند آدم را بشكل خود آفريده، فرمود: خدا آنها را بكشد آنها اول حديث را حذف نمودند، حديث چنين است كه روزى پيغمبر (ص) از جائى عبور ميكرد شنيد كه دو نفر با يكديگر ناسزا ميگويند و يكى بديگرى ميگفت: «قبح الله وجهك و وجه من يشبهك» (خداوند روى ترا و روى هر كسى كه شبيه تو است زشت كند) حضرت فرمود: اى بنده خدا به برادرت چنين مگو «فان الله خلق آدم على صورته» كه خداوند حضرت آدم را بشكل او آفريده و تو به آدم جسارت ميكنى؟! (و چون صدر حديث حذف شده بنظر ميرسد كه مرجع ضمير «على صورته» خداوند باشد). (بحار:4 / 11)
«تعارض دو حديث»
تعارض حديث: خلاف يكديگر آمدن آنست. رواياتى از معصومين بمضمون علاج تعارض دو حديث كه احياناً اتفاق افتد رسيده است، از جمله:مرحوم علامه مرفوعا از زرارة بن اعين نقل كرده كه گفت: بامام باقر (ع) عرض كردم: فدايت گردم، گاهى از ناحيه شما دو حديث يا دو خبر بما ميرسد كه با يكديگر تعارض دارند، كداميك را بپذيريم؟ فرمود: اى زراره، هر كدام كه در ميان يارانت شهرت دارد آن را بگير و آنكه شاذّ و نادر است رها كن. گفتم: اى سرورم هر دوى آنها مشهورند و اصحاب از قول شما روايت ميكنند. فرمود: آن را كه راويش بنزدت عادل تر و موثّق تر است قبول كن. گفتم: بسا هر دو حديث از راويان عدل و ثقه روايت شده باشد. فرمود: آن يك را كه موافق مذهب عامه باشد رها ساز و آن را كه مخالف مذهب آنها است بپذير. گفتم: بسا هر دو موافق يا هر دو مخالف مذهب آنها باشد. فرمود: در اين صورت آنيك كه موافق با احتياط است بگير و آنديگرى كه بر خلاف احتياط است رها كن. گفتم: بسا هر دو موافق يا هر دو مخالف احتياط باشند. فرمود: در اين حال تو مخيرى، ميتوانى هر كدام از آن دو را اختيار نمائى و ديگرى را ترك نمائى. (بحار: 2 / 245) سماعة بن مهران گويد: امام باقر (ع) بمن فرمود: اگر پارسال حديثى از من شنيده اى و امسال حديثى بر خلاف آن بتو گفتم كداميك را ميپذيرى؟ گفتم: حديث آخر را. فرمود: خدا ترا رحمت كند. (بحار:2/ 227) منصور بن حازم گويد: مسئله اى از امام صادق (ع) پرسيدم و سپس عرض كردم: بسا شود كه من مسئله اى را از شما ميپرسم و مرا پاسخى ميدهيد و ديگرى همان مسئله را ميپرسد و شما پاسخ ديگرى بوى ميدهيد! فرمود: آن ديگرى در سؤالش يك حرف زياد يا يك حرف كمتر دارد و من مطابق سؤال جواب ميدهم. (بحار:2/238) به «مرجحات» نيز رجوع شود.
«تقيه در حديث»
ذيل واژه تقيه بيان شد كه شرائط زندگى حضرات معصومين بگونه اى بوده كه بسا ـ لمصلحة ثانية ـ حكمى را بر خلاف واقع بيان ميداشته اند.ابو عبيده گويد: روزى امام باقر (ع) بمن فرمود: چه ميگوئى در مورد اينكه اگر ما از روى تقيه بيكى از دوستانمان فتوائى بيان داريم؟ عرض كردم: فدايت گردم شما خود بدين امر آگاه تريد. فرمود: اگر او همان را اخذ كند و بدان عمل نمايد نزد خدا اجرش عظيم تر است. و در روايت ديگر فرمود: بخدا سوگند اگر بر خلاف آن عمل كند گناه كرده. (بحار: 2 / 228) به «تقيه» نيز رجوع شود.