« ك » - معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

« ك »

ك

حرف بيست و پنجم از الفباء فارسى و بيست و دوم از حروف هجاء عرب، و يازدهم از حروف ابجد، و نام آن كاف است، از حروف مصمته و مائيه و در عربى گاه حرف خطاب: «ذاك» و گاه ضمير: «عليك». و در فارسى علامت تصغير است: «مردك».

كائِد

خدعه كننده. عن عيسى بن حسّان قال: سمعت اباعبدالله (ع) يقول: «كلّ كذب مسئول عنه يوماً الاّ كذباً فى ثلاثة: رجلٌ كائدٌ فى حربه، فهو موضوع عنه، او رجلٌ اصلح بين اثنين يلقى هذا بغير مايلقى به هذا، يريد بذالك الاصلاح ما بينهما اورجل وعد اهله شيئا و هو لايريد ان يتّم لهم». (وسائل: 12/253)

كائِن

موجود شونده. موجود. هست. ج: كائنون. اميرالمؤمنين (ع) در نعت بارى تعالى: «كائن لا عن حدث، موجود لا عن عدم» (نهج: خطبه 1). «لم يحلل فى الاشياء فيقال: هو كائن». (نهج: خطبه 65) «رحم الله امرأ تفكّر فاعتبر، واعتبر فأبصر، فكانّ ما هو كائن من الدنيا عن قليل لم يكن، و كانّ ما هو كائن من الآخرة عمّا قليل لم يزل...». (نهج: خطبه 103)

كائِنات

موجودات و مخلوقات. هستها.

كابِت

هلاك سازنده. به روى در اندازنده.

كابِر

بزرگ. يقال: توارثوا كابرا عن كابر، اى كبيرا عن كبير فى العزّ و الشرف. (منتهى الارب)

كابُوس

آنچه به شب و در حالت خواب آدمى را فرا گيرد و او در آن حال نتواند جنبش كرد، و گويند: آن مقدمه صرع است. (منتهى الارب و صحاح جوهرى)

كابين

صداق. نِحلَة. مهريّة. شيربها.

كاتِب

نويسنده. ج: كاتبون، كُتّاب، كَتَبَة. (يا ايها الذين آمنوا اذا تداينتم بدين الى اجل مسمّىً فاكتبوه

/ 2570