«نشانه هاى قيامت» - معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بسان سرابى هولناك شوند... و در صور دميده شود چنانكه هر كه در زمين و آسمان باشد به هراس افتد جز آن كس كه خدا بخواهد پس چگونه بود حال آن كس كه به گوش و چشم و زبان و دست و پا و عورت و شكم خود خدا را معصيت نموده اگر خداوند او را نبخشايد و او را از هول آن روز نرهاند؟! زيرا چنين كسى به دگر جاى رود، به آتشى درآيد كه ژرفايش عميق و گرميش شديد و نوشابه اش صديد (خونابه) و شكنجه اش نوين و غل و زنجيرهايش آهنين باشد، عذابش تمام ناشدنى و ساكن آن نامردنى است، سرائى كه رحمت در آن نباشد و كسى به فرياد كسى نرسد.

از امام صادق (ع) روايت شده كه چون روز قيامت شود مردمان به يكديگر درآويزند (هر يك حق خود را از ديگرى بخواهد) پس منادى ندا كند: اى مردم! خداوند حق خود را بخشود شما نيز از حق خود بگذريد. گروهى يكديگر را عفو كنند ولى عده ديگر باز هم آويز دامن يكديگر باشند پس كاخهاى سفيدى به آنها نشان دهند و گويند: اين كاخها از آن كسى است كه از حق خويش بگذرد. پس همه از يكديگر گذشت نمايند.

«نشانه هاى قيامت»

عبدالله بن عباس گويد: در سفر حجة الوداع كه ما به همراه پيغمبر (ص) بوديم روزى حضرت درب كعبه را به دست گرفت و روى به ما نمود و فرمود: مى خواهيد شما را از نشانه هاى قيامت خبر دهم؟ در آن حال سلمان از همه به پيغمبر (ص) نزديكتر بود گفت بلى يا رسول الله. فرمود: از جمله علامات قيامت ضايع نمودن نماز و پيروى از شهوات و تمايل به هوى و هوس، و ارج نهادن به مال، و دين به دنيا فروختن است كه در آن حال دل مسلمان از كثرت منكراتى كه مى بيند و توان جلوگيرى از آنها را ندارد چنان آب شود كه نمك در آب ذوب گردد. سلمان گفت: آيا چنين خواهد شد؟! فرمود: آرى به خدائى كه جانم به دست او است. اى سلمان در آن هنگام فرمان روايان، متجاوز باشند و وزيران فاسق و فرمان دهان، ظالم و امانت داران خائن بوند. سلمان گفت:يا رسول الله چنين چيزى خواهد شد؟! فرمود: آرى به خدائى كه جانم به دست او است. اى سلمان مردمان در آن روزگار بدى را نيكى و نيكى را بدى دانند و خائن را امين و امين را خائن شمارند، دروغگو را تصديق كنند و راستگو را تكذيب نمايند. سلمان گفت: آيا چنين شود اى پيغمبر؟! فرمود: آرى قسم به آنكه جانم به دست او است. اى سلمان در آن زمان زنان فرمانروا و كنيزان راى زن و كودكان بر منبر برآيند و دروغ صفابخش مجلس شود و زكاة را ضرر و زيان دانند و بيت المال مسلمين را غنيمت شمارند و فرزند به پدر و مادر جفا نمايد و به دوستش نيكى كند و ستاره دنباله دار طالع شود. سلمان گفت: چنين خواهد شد اى پيغمبر خدا؟! فرمود: آرى به خدائى كه جانم به دست او است. اى سلمان در آن هنگام زن با شوى خود در تجارت شريك شود و باران به تابستان ببارد و بزرگان جامعه با دلى پرعقده از غم و اندوه بسر برند و بينوايان تحقير گردند، پس در آن زمان بازارها به يكديگر نزديك شوند چنانكه اين گويد چيزى نفروختم و آن گويد: سودى بدست نياوردم و پيوسته از خدا شكايت كنند. سلمان گفت: چنين خواهد شد اى رسول خدا؟! فرمود: آرى به آن خدائى كه جانم به دست او است. اى سلمان در آن زمان گروهى بر آنها مسلط شوند كه اگر سخنى گويند (اعتراض كنند) آنها را بكشند و اگر سكوت كنند مالشان را مباح دانند و آبروشان را ببرند و خونشان را بريزند و دلهاشان (از ستم زمامداران) در رعب و وحشت باشد چنانكه پيوسته در هول و هراس و رعب و وحشت زندگى كنند. سلمان گفت: چنين خواهد شد اى پيغمبر؟! فرمود: آرى به خدائى كه جانم به دست او است. اى سلمان در آن روزگار چيزى از مشرق و چيزى را از مغرب آرند كه امت مرا به رنگهاى گوناگون در آورد پس واى بر ضعيفان (فرهنگى) امت من از آنها و واى بر آنها از عذاب خدا، بر كودكان رحم نيارند و بزرگسالان را وقعى ننهند و بى گذشت باشند، خبرهاشان فحش و ناسزا باشد، اندامشان اندام آدميان و دلهاشان دلهاى شياطين. سلمان گفت: چنين خواهد شد يا رسول الله؟! فرمود: آرى به خدائى كه جانم به دست او است. اى سلمان در آن هنگام مردان به مردان و زنان به زنان اكتفا كنند و به پسران امرد چنان حمله كنند كه بر دختران در خانه پدر، و مردان به زنان شبيه شوند و زنان به شكل مردان درآيند، و زنان بر زين سوار شوند كه بر آن زنان امتم لعنت خدا باشد.

سلمان گفت: چنين خواهد شد يا رسول الله؟! فرمود: آرى به خدائى كه جانم به دست او است. اى سلمان در آن زمان مساجد را به طلا زيور كنند بدان سان كه معابد يهود و نصارى آذين بندند و قرآن را زيور نمايند و مناره ها را مرتفع بنا كنند و صفها (ى نماز) زياد شود (ولى) با دلهاى آكنده به عداوت يكديگر و زبانهاى ضد يكديگر. سلمان گفت: چنين خواهد شد يا رسول الله؟! فرمود: آرى به خدائى كه جانم به دست او است. و در آن

/ 2570