فرق اسم وصفت - معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فى المسجد ؟ قلت : نعم . قال: صلّ معهم فانّ المصلّى معهم فى الصفّ الاول كالشاهر سيفه فى سبيل الله» .

(وسائل:8/301) . موسى بن جعفر: «انّ الصلاة فى الصفّ الاوّل كالجهاد فى سبيل الله عزّ و جلّ» . (وسائل:8/307)

صَفّ

شصت و يكمين سوره قرآن كريم، مدنيه و مشتمل بر 14 آيه است.

از امام باقر(ع) حديث شده كه هر كه به خواندن اين سوره در نمازهاى واجب و نافله مداومت كند خداوند او

را در صف ملائكه و پيامبران بدارد ، ان شاء الله .

صَفا

صفاء، پاك وبى غش و بى كدورت شدن. پاكيزگى. مقابل كدورت وتيرگى.

صَفا

سنگ سخت، سنگ لغزان. اميرالمؤمنين: «و لايعزب عنه (عن الله) عدد قطر الماء و لانجوم السماء ولا سوافى

الريح فى الهوا، و لادبيب النمل على الصفا» . (نهج:خطبه 178)

صَفا

نام كوهى در مكه كنار مسجدالحرام كه فاصله آن تا كوه مروه سيصد و پنجاه متر و نيم مى باشد و سعى بين آن

دو كوه يكى از وظائف حاجيان است. اصل صفا به معنى سنگ صاف و مروه به معنى سنگ نرم يا سنگريزه است. در

حديث امام صادق(ع) آمده كه هيچ موضعى نزد خداوند محبوب تر از مسعى (محل سعى بين صفا و مروه) نباشد زيرا

هر گردنكشى در آنجا رام و خوار گردد.(بحار:99/45)(انّ الصفا والمروة من شعائر الله فمن حجّ البيت او

اعتمر فلا جناح عليه ان يطّوّف بهما...) . (بقره:158)

از امام صادق روايت شده كه مسلمانان در آغاز گمان ميكردند كه صفا و مروه و سعى بين اين دو كوه از

بدعتهاى جاهليت است، پس خداوند اين آيه فرستاد، مبنى بر اين كه صفا و مروه از شعائر و از دين خداوند

است.

و به قولى: بدين جهت اين آيه نازل شد كه بر كوه صفا بتى بود به نام اساف و بر مروه بتى به نام نائله،

مشركان چون آنجا را طواف مى نمودند بر آن دو بت دست مى ماليدند، لذا بر مسلمانان طواف به صفا و مروه

ناگوار بود، اين آيه نازل گرديد تا اصالت اين عمل به قلب مسلمانان قوت يابد.(مجمع البيان)

صَفائِح

جِ صفيحة . رويهاى پهن از هر چيزى . سنگهاى پهن . شمشها . تخته سنگها. لوحهاى آهن . چهار استخوان سر .

صِفات

جمع صفت .

صِفات بارى

صفتهاى خداوند . صفات در بارى تعالى بسيط است ودر ممكنات مركب ، يعنى هنگامى كه گويند باريتعالى عالم

، قادر ، مريد ... است ، نفس علم واراده وقدرت را صفت نامند ، اما در ممكنات صفت ، ثبوت عرضى است براى

ذات ، مثلاً «عالم» هرگاه صفت بارى تعالى باشد مقصود نفس علم است كه با ذات او متحد مى باشد وهمچنين

است در قادر و...

وبه عبارت ديگر صفات بارى تعالى از نفس ذات منتزع است وذات وى براى انتزاع اين صفات كافى است ونيازى

به عروض امرى زائد ندارد ليكن در ممكنات نفس ذات در انتزاع صفات كافى نيست ، بلكه امرى زائد است كه

مصحح انتزاع صفت مى باشد مثلاً عروض علم بر ذات زيد مصحح انتزاع صفت عالم براى زيد است . (تلخيص از

مبدأ ومعاد ملاصدرا)

فرق اسم وصفت

اضافه ذات بارى تعالى را به يكى از صفات عامه يا خاصه وى اسم گويند . مثلاً اضافه ذات او به صفت عامه

رحمت اسم رحمان واضافه آن به صفت خاصه رحمت اسم رحيم است ، پس اسماء الله مركب اند نه بسيط . اما اين

تركيب موجب تركيب ذات واجب نيست . لكن در ممكنات اسم را به نامهاى ذات گويند وصفت را به ثبوت امرى

/ 2570