«رواياتى درباره قصاص» - معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

«رواياتى درباره قصاص»

علىّ (ع): «فرض الله الايمان تطهيرا من الشرك، و الصلاة تنزيها عن الكبر... و القصاص حقناً للدماء، واقامة الحدود اعظاما للمحارم». (نهج: حكمت 252) رسول الله (ص): «ايّها الناس! احيوا القصاص و احيوا الحق لصاحب الحق». (وسائل: 28/337) عن ابراهيم بن على عن ابيه، قال: حججت مع علىّ بن الحسين (ع) فالتاثت عليه الناقة فى سيرها (اى ابطأت) فاشار اليها بالقضيب، ثم قال: «آه! لولا القصاص، و ردّ عنها». (وسائل: 11/485) اميرالمؤمنين (ع): «من خاف القصاص (يوم القيامة) كفّ عن ظلم الناس» (وسائل: 16/48). الباقر (ع) او الصادق (ع): «لا يُقادُ والد بولده». (وسائل: 29/77) ابوجعفر (ع): «لا يقاد مسلم بذمّىّ...». (وسائل: 29/108)

«فقه قصاص»

اگر شخص بالغ و عاقلى مسلمان آزادى را به ناحق عمداً به وسيله اى كه غالباً كشنده باشد به قتل رساند اولياى مقتول حق دارند او را قصاص كنند و بكشند. و اگر آلت حسب غالب كشنده نباشد چنانكه با چوبى كوچك بزند و اتفاقاً كشته شود قصاص ندارد و بايد ديه بپردازد (به ديه رجوع شود). و اگر كسى ديگرى را به كشتن كسى امر كند همان كشنده را كه مباشر قتل است بايد قصاص نمود و آمر را بايد براى ابد زندان كرد. اگر دو نفر يا بيشتر در قتل يك نفر شركت نمودند ولىّ مقتول مى تواند همه آنها را قصاص كند اما خونبهاى بيش از يك نفر را بايد به وارثان آنها بپردازد، و اگر همه را نكشد از قاتلانى كه كشته نشده اند سهمشان از خونبها بستاند و به كشته شدگان بپردازد. و اگر دو زن مردى را به قتل رسانند مى توان هر دو را قصاص نمود بدون اينكه خونبها به آنها برگرداند، و اگر مردى و زنى مردى را كشته باشند هر دو را مى توان قصاص نمود و به زن چيزى داده نشود ولى به مرد بايد نصف ديه پرداخته شود. قصاص را تنها با شمشير مى توان كرد نه به آلت ديگر. اگر كسى عضوى را از بدن كسى عمداً با شرائطى كه در قصاص قتل ذكر شد قطع يا زخم كند يا بشكند يا ناقص نمايد همان عضو جانى را مى توان قصاص نمود به شرط اينكه خطر مرگ در ميان نباشد و بتوان به دقت از حد جنايت تجاوز ننمود و گرنه به ديه منتقل مى گردد، و نمى توان عضو سالم را در برابر عضو ناقص و فلج قصاص كرد.

در قتل عمد و جنايت عمدى ابتدا وظيفه قصاص است جز اينكه اوليا به ديه رضايت دهند. (لمعه دمشقيه) پيغمبر اكرم (ص) فرمود: عمد را قصاص و خطا را ديه است. و فرمود: جز به شمشير نتوان قصاص كرد. و فرمود: پدر و مادر را نتوان به خاطر فرزند قصاص نمود. و فرمود: هر كه از قصاص خونى گذشت نمايد او را جز بهشت پاداشى نباشد.

و آن حضرت در روزهاى آخر عمر خويش فرمود: اى مردم من بشرى مانند شما مى باشم و عمرى در ميان شما زندگى كرده ام و بسا اجلم نزديك شده باشد، هر يك از شما كه قصاصى در جان يا بدن يا مال از من طلب دارد برخيزد و مرا قصاص كند و بيم نداشته باشد كه من در اين باره از او كينه يا عداوتى به دل گيرم كه اين صفت در خلق و خوى من نمى باشد. (كنزالعمال:15/3)

قِصاع

جِ قصعة. كاسه ها. فى الحديث: «ممّا يورث الفقر: وضع القصاع و الاوانى غير مغسولة». (بحار: 76/315)

قَصايِد

جِ قصيدة. چكامه ها.

قَصَب

نى. زبرجد آبدار و تر و مرصّع به ياقوت. و به همين معنى است حديث «بشّر خديجة ببيت فى الجنة من قصب».

(منتهى الارب) نهى رسول الله (ص) عن التخلّل بالخوص و القصب... (بحار: 62/285) رسول الله (ص): «المؤمن بيته قصب و طعامه كسر و رأسه شَعِث وثيابه خَلِق...». (بحار: 70/311)

قصب

رگهاى بال پرنده و استخوانهاى آن.

/ 2570