اموال متعلق خمس - معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جعفر بن محمد (ع): «خمس من لم يكنّ فيه لم يكن فيه كثير مستمتع» . قيل: و ما هنّ يا ابن رسول الله؟ قال:«الدين و العقل و الحياء و حسن الخلق و حسن الادب. و خمس من لم يكنّ فيه لم يتهنّأ العيش: الصحة و الامن و الغنى و القناعة و الانيس الموافق» (بحار: 1 / 83). «لم يقسّم بين العباد اقل من خمس: اليقين و القنوع و الصبر و الشكر، و الذى يكمل هذا كله العقل» . (بحار: 1 / 86) رسول الله (ص): «خمس لا يجتمعن الاّ فى مؤمن حق، يوجب الله له بهنّ الجنة: النور فى القلب و الفقه فى الاسلام و الورع فى الدين و المودة فى الناس و حسن السمت فى الوجه». (بحار: 1 / 219) على (ع): «خمس لو رحلتم فيهن ما قدرتم على مثلهن: لا يخاف عبد الاّ ذنبه و لا يرجو الاّ ربه و لا يستحيى الجاهل اذا سُئِل عما لا يعلم ان يقول: الله اعلم، و لا يستحيى احد اذا لم يعلم ان يتعلم، و الصبر من الايمان بمنزلة الرأس من الجسد، و لا ايمان لمن لا صبر له». (بحار: 2 / 114) ابوجعفر (ع): «بنى الاسلام على خمس: على الصلاة و الزكاة و الصوم و الحج و الولاية، و لم يناد بشىء كما نودى بالولاية» . (كافى: 2 / 18)

خُمس

يك پنجم. و در اصطلاح فقه: يك پنجم مال است كه هر مسلمان طبق شرائط مقرره از مال خويش به مصرف خاص كه ذيلاً ذكر ميشود برساند. دليل خمس از قرآن آيه 41 از سوره مباركه انفال است: (و اعلموا انما غنمتم من شىء فان لله خمسه و للرسول و لذى القربى و اليتامى و المساكين و ابن السبيل...) ميباشد، و حديث از پيغمبر اكرم (ص) و ائمه هدى (ع) در اين باره فراوان آمده كه بعداً به شمارى از آنها اشاره ميشود.

در اين آيه تنها از خمس غنيمت سخن بميان آمده، كه اگر مراد از غنيمت خصوص اموال بدست آمده در پيكار با كافر حربى باشد قرآن در اين باره به ذكر نمونه اى از اموال مشمول قانون خمس اكتفا نموده و چنانكه دأب اين كتاب عزيز است به اجمال بسنده كرده و تفصيل را به سنت محول نموده; و اگر مراد، مطلق سود و فايده باشد كه در كتب لغت يكى از معانى اين واژه بشمار آمده و در روايات نيز بدان اشاره شده است، غنيمت در اين آيه شامل همه اقسام ما يجب فيه الخمس ميشود.

اموال متعلق خمس

شيعه در هفت مورد خمس را واجب ميداند:

1 ـ غنايم دار الحرب: مالى كه در پيكار با كافر حربى بدست آيد; وجوب خمس در اين مورد ميان فرق اسلامى اختلافى نبوده و متفق عليه عند الكل است.

2 ـ معدن: هرآنچه از زمين استخراج شود و از غير جنس زمين باشد و داراى ارزش مالى بوده باشد، مانند طلا و نقره و سرب و مس و زيبق و نفت و گوگرد. شيعه خمس آن را واجب داند بشرط اينكه به حد نصاب: 20 دينار طلا يا 200 درهم نقره برسد. حنفيّه نصاب را در آن شرط ندانند بلكه خمس آن را واجب دانند هر چند اندك باشد.

مالكيه و شافعيه و حنبليه نصاب را معتبر دانند و چون بحد نصاب رسد ربع عشر يعنى دو و نيم درصد را بعنوان زكواة (نه خمس) در آن واجب دانند.

3 ـ گنج: مالى كه به زير زمين مدفون باشد و صاحبى براى آن شناخته نشود. شيعه خمس آن را بشرط بلوغ نصاب (كه همان نصاب معدن باشد) و چهار مذهب سنت بدون شرط نصاب واجب دانند.

4 ـ آنچه از دريا با غوص كردن برون آيد; مانند مرواريد و مرجان، بشرط اينكه پس از هزينه استخراج، ارزش آن به يك دينار طلا برسد. و از نظر چهار مذهب سنت در اين مورد خمس نباشد به هر قيمت كه برسد.

5 ـ ارباح مكاسب: هر سودى كه عايد شخص بشود و زايد بر هزينه زندگى در سال باشد، خواه از ممر تجارت باشد يا زراعت يا حرفه و صنعت و مانند آن.

6 ـ مال حلال مختلط بحرام بدين شرط كه مقدار حرام و نيز صاحب آن نامعلوم باشد.

7 ـ زمينى كه كافر ذمّى از مسلمان بخرد، كه بر ذمى واجب است خمس آن زمين را بپردازد.

/ 2570