ابن اسحاق مىنويسد كه : هند وزنانى كه همراه وى بودند ، شهداى اسلام را مثله كردند وگوش وبينى بريدند ، وهند از گوش وبينى مردان شهيد خلخالها وگردنبندهائى فراهم ساخت ، وخلخال وگردنبند وگوشواره هر چه داشت همه را به «وحشى» غلام «جبير بن مطعم» داد ، وجگر حمزه را در آورد وجويد اما نتوانست فرو برد وبيرونش انداخت . سپس روى سنگى بالا رفت واشعارى در باره اين انتقامجوئى گفت كه هند دختر «أثاثة بن عبدالمطلب» او را با اشعار خويش پاسخ داد . ابن اسحاق اشعار ديگرى هم از هند نقل مىكند كه در آنها به شكافتن شكم ودر آوردن جگر حمزه افتخار مىكند .
«أبوسفيان وحمزه»
أبوسفيان ، كعبِ نيزه خود را به كنار دهان «حمزة بن عبدالمطلب» مىزد ، وسخنى جسارت آميز مىگفت كه :«حليس بن زبّان» (از بنى حارث بن عبد مناة) سرور «أحابيش» بر وى گذر كرد وكار ناپسند او را ديد وگفت :اى «بنى كنانه» اين مرد سرور قريش است كه با پيكر بيجان عموزاده خود چنين رفتار مىكند . أبوسفيان گفت اين كار را از من نهفته دار كه لغزشى بود .
«رسول خدا وحمزه»
رسول خدا ـ صلّى الله عليه وآله ـ چندين بار پرسيد كه : «عموى من حمزه چه شد؟» پس «حارث بن صمّه» رفت ودير كرد، وآنگاه على رفت و «حمزه» را كشته يافت ورسول خدا را خبر داد . رسول خدا رفت وبر سر كشته حمزه ايستاد وگفت : «هرگز به مصيبت كسى مانند تو گرفتار نخواهم شد ، وهرگز در هيچ مقامى سختتر از اين بر من نگذشته است» . سپس گفت : جبرئيل نزد من آمد ومرا خبر داد كه : حمزه در ميان اهل هفت آسمان نوشته شده :«حمزة بن عبدالمطلب أسدالله وأسد رسوله» . به روايت ابن اسحاق : پيكر مقدّس حمزه را به أمر رسول خدا با جامهاى پوشاندند آنگاه رسول خدا بر وى نماز گزارد ، وبا هر كشته ديگرى نيز بر وى نماز گزارد تا هفتاد ودو نماز بر وى گزارده شد .
«صفيّه وحمزه»
«صفيّه» بـراى ديـدن بـرادرش «حمـزه» آمـده بـود كـه رسـول خـدا بـه زبيـر گفـت : مـادرت را بـاز گـردان كـه بـرادرش را بـه ايـن حـال نبينـد . چـون «زبيـر» امـر رسـول خـدا را بـه مـادر گفـت ، پاسخ داد كه : چرا؟ خبر يافتهام كه : برادرم را مثله كردهاند ، اما چون در راه خدا است ما هم راضى وخشنوديم ، والبتّه براى خدا صبر خواهم كرد . زبير گفته مادرش را به رسول خدا گفت ، «صفيّه» اجازه يافت كه بر سر كشته برادر حاضر شود وچون برادر را با آن وضع ديد ، بر او درود فرستاد وگفت : إنّا لله وانّا إليه راجعون وبراى وى استغفار كرد .
«به خاك سپردن حمزه»
رسول خدا فرمود : تا حمزه را با خواهر زادهاش «عبدالله بن جحش» (پسر أميمه دختر عبدالمطلب) كه او را نيز گوش وبينى بريده بودند ، در يك قبر به خاك سپردند .