«دعا هنگام وضوء» - معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

منسوب به وضع . حركت وضعى در مقابل حركت انتقالى . حركت بر دور محور خود . حكم وضعى در مقابل حكم تكليفى .

وُضوء

مصدر وَضُوءَ ، يعنى بسيار پاكيزه شد . شرعا : شستشوئى مخصوص كه شرط صحت نماز و طواف و موجب جواز مسّ كتابت قرآن و اسماء مقدّسة است .

چيزهائى كه آن را باطل مى كنند عبارتند از :ادرار كردن و مدفوع و باد از مقعد بيرون دادن و خوابى كه بينائى و شنوائى را فراگير باشد و هر عقل برانداز و استحاضه و هر موجب غسل آن را باطل سازد .

واجبات آن عبارتند از : نيت كه بايستى مقارن با شستشوى صورت باشد و نيت كند كه حسب دستور شرع اين عمل انجام مى دهم ، و ديگر شستشوى صورتست به طول از رستنگاه موى سر تا چانه و به عرض هر اندازه كه انگشت بزرگ و ميانه دست به آن برسد ، و سپس شستن دست راست از آرنج تا سر انگشتان و پس از آن شستن دست چپ به همين كيفيت و بعد از آن مسح مقدارى از پيش سر با دست راست (اگر ممكن باشد و گرنه با دست چپ) و پس از آن مسح پشت پاها از سر انگشت تا برآمدگى پشت پا يا پيوند ، با رطوبتى كه به دست باقى مانده . مستحبات آن عبارتند از : دندان شوئى و آب به دهان و بينى زدن و بسم الله گفتن و پيش از آنكه دست به آب (اگر آب قليل باشد) برده شود دو بار كف دست شستن و نيز مستحب است هر يك از صورت و دو دست را بار دوم نيز بشويند كه بار سوم بدعت است .

اگر در اثناى وضو شك در شستن عضوى نمود آن را از سر گيرد ولى اگر پس از پايان وضو شك نمود اعتنا نكند .

اگر كسى شك كند وضو ساخته يا نه وضو بگيرد و اگر شك كند وضويش باطل شده يا نه اعتنا نكند و اگر وضو و حدث هر دو را يقين دارد و در اينكه كداميك آخر بوده شك دارد بايد وضو بسازد . (لمعه دمشقيه با اندك تصرف) از زرارة بن اعين و بكير بن اعين نقل است كه گفتند : به امام باقر (ع) عرض كردم وضوى پيغمبر (ص) را برايمان بيان كن كه چگونه بوده است ؟ پس حضرت فرمود طشتى يا جيرى آوردند كه آب در آن بود ، دست در آن فرو برد و كفى از آن برداشت و بر صورت خود ريخت و صورت را بدان شست سپس با دست چپ مشتى از آن آب برداشت و بر دست راست خود ريخت و ذراع را از آرنج تا كف دست بشست و دست خود را به بالا (از كف به آرنج) برنگردانيد و سپس با دست راست كفى از آن آب برداشت و دست چپ را بدان شستشو داد به همان كيفيت كه دست راست را شسته بود و با رطوبتى كه در كف دستش بود سر و پشت پاها را مسح نمود و رطوبتى بر آن نيفزود ، سپس فرمود : پيغمبر (هنگام مسح پا) دست خود را به زير بند نعلين (كه معمولا بالاتر از برآمدگى پشت پا است) فرو نكرد . آنگاه تذكر داد كه خداوند مى فرمايد : (فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الى المرافق) و بنابر اين بايستى همه صورت و همه دست را تا آرنج شست . و فرموده : (و امسحوا برؤسكم و ارجلكم الى الكعبين) و حسب اين جمله (كه باء بر ممسوح در آمده) اگر به بخشى از سر و بخشى از پاها تا دو كعب مسح شود كافى باشد .

زراره و بكير گويند عرض كرديم : دو كعب كجا است ؟ فرمود : اينجا است و اشاره كرد به پيوند ساق و كف پا .

گفتيم : يك مشت آب كافى است ؟ فرمود : آرى و اگر خواستيد شاداب تر باشد دو كف در هر سه مورد .

در حديث حضرت رضا (ع) آمده : هر آن مؤمن كه در وضوى خود انّا انزلناه فى ليلة القدر بخواند از گناهانش بيرون آيد بدان گونه كه از مادر متولد شده باشد . (بحار:80/ 273 ـ 315)

«دعا هنگام وضوء»

از امام صادق (ع) روايت است كه روزى اميرالمؤمنين (ع) با فرزندش محمد حنفيه نشسته بود حضرت به محمد فرمود : ظرف آبى حاضر كن كه جهت نماز بدان وضو بسازم . محمد آب حاضر نمود ، حضرت به دست راست مقدارى آب برداشت و به دست چپ ريخت و گفت : «باسم الله و بالله والحمدلله الذى جعل الماء طهورا ولم يجعله نجسا» سپس به بيت الخلا رفت و تطهير كرد و در آن حال گفت : «اللهم حصّن فرجى و اعفّه ، واستر عورتى و حرّمنى على النار» سپس آب به دهان زد و گفت : «اللهم لقّنّى حجتى يوم القاك و اطلق لسانى بذكرك و شكرك» آنگاه آب به بينى زد و گفت : «اللهم لا تحرّم علىّ ريح الجنة و اجعلنى مِمَّن يشمّ ريحها و روحها و طيبها»

/ 2570