مكتب معتزلى دگرگونيهائى در عالم اسلام بوجود آورد و هم منافع و هم زيانهائى در سطح دين اسلام ببار آورد.از جمله كار معتزليان اين بود كه خلفاى اسلامى بيش از پيش به نقل علوم يونانى متوجه شدند و البته بايد اين مطلب را هم افزود كه حسّ خودخواهى احياناً بر تحرى حقيقت در خلفاء غلبه داشته است.در هر حال بسيارى از دانشمندان و دانشجويان اسلامى به فراگرفتن شعب علوم عقلى اشتغال پيدا كردند و البته قصد اوليه آنان رد بر شبهات و شكوك مذهبى بوده است، لكن همين امر يعنى وجود مسأله دين موجب شد كه دقت و ريزه كارى هاى بسيارى مبذول گردد و در بسيارى از مسائل عقلى و حتى رياضيات و هيئت و نجوم پيشرفتهائى حاصل كنند و متفكران عميق و عاليقدرى در جهان اسلام بوجود آيند كه ميراث بزرگ و عظيمى به جهانيان عرضه نمايند و پايه فلسفه مستقلى را بريزند و بطور آگاه و يا ناخودآگاه و يا ضرورت و اجبار زمان فلسفه را به رنگى ديگر درآورند و دسته اى بوجود آيند كه بناى كار خود را برآميزش فلسفه و علوم نقلى قرار دهند. نمونه اين كسان فرقه اسماعيليه اند.
«فلسفه در خدمت آيات و اخبار»
بدين بيان كه آنچه سبب توجه به علوم فلسفى گرديد فهم آيات و روايات نبوى است و بطور قطع گذشته از اخوان الصفا مهمترين فرقه اى كه علوم عقلى را در خدمت نقل قرار دادند فرقه اسماعيليه بودند.زيرا مى دانيم كه مذهب اسماعيلى بر اساس تأويل و توجه به باطن آيات و اخبار است و براى تحقق بخشيدن به اين امر ناچار بودند توجه خاصى به مسائل فلسفى معطوف دارند، اينان آيات قرآن و اخبار نبوى را با مبانى فلسفى توجيه مى كردند و بدين ترتيب پايه فلسفى و يا كلام نوينى را بنا نهادند.علماء اين فرقه كلا در علوم عقلى متبحر بودند و با استفاده از روح آيات و اخبار، فلسفه خاصى كه ما آن را كلام مى ناميم بوجود آوردند كه نمونه آن، كتابها و رسائل ناصرخسرو قباديان است.گفته شد كه بيش از همه، اخوان الصفا به علوم عقلى توجه كردند اينان به طور قطع از معتزله و اسماعيليه و فرق ديگر پا را فراتر نهادند و سعى كردند كه اصول فلسفه يونان را از متون آيات قرآن و اخبار و روايات اسلامى بيرون آورند به فلسه رنگ دينى بدهند و البته بعيد نيست كه اينان تا حد زيادى از فلسفه ذوقى ايرانى و هندى بهره مند شده باشند.حكمتى كه اخوان الصفا بدنبال آن رفته اند پيش از آنكه فلسفه يونانى باشد حكمت ايمانى است، بخش الهيات حكمت، بطور قطع مأخوذ از افكار و عقايد دينى است و اين قسمت از مذهب به وسيله راه يافتن افكار ارسطو دگرگون مى شود و اين همان نظرى است كه اغلب فلاسفه اسلام نسبت به الهيات ارسطو دارند و بدين جهت نقوض و شكوك بسيارى بر بخش الهيات ارسطو وارد كرده اند.رسائل اخوان الصفا شامل كليه مباحث حكمت است و شامل منطقيات، طبيعيات، رياضيات و بخش حكمت عملى و تهذيب اخلاق است و در تمام مباحث از آيات قرآنى استفاده شده است.اينان علاوه بر اينكه به تمام كتب دينى آسمانى متوسل شده اند مانند تورات و انجيل. و آثار علماى مختلف از كلمات بزرگان يونان يعنى حكماى قبل از سقراط و افلاطون نيز بهره مند شده اند. اينان نهضت خاصى در فلسفه بوجود آوردند و افكار حوزه هاى اسكندرانى و ماقبل و مابعد آن را يكسره رها كردند و به حكماى اقدم روى آوردند يعنى همان كارى كه بعدها شيخ شهاب الدين و ملاصدرا كردند.در موارد متعدد از رسائل خود اعتراف كرده اند كه هدف آنان توفيق بين علم و زندگى و دين است و بدين جهت در تمام شئون علمى وارد شدند.در اينجا بى مناسبت نيست كه پاره اى از فرقه هاى كلامى را طرداً للباب ذكر كنيم و سخن را مجدداً به