«شمّه اى از تاريخ يهود» - معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

«شمّه اى از تاريخ يهود»

تاريخ سياسى قوم يهود را به هفت دوره تقسيم مى كنند:

1



ـ از ابراهيم خليل تا موسى، دوره توقف چهارصد ساله در مصر.

2 ـ از موسى تا شائول، دوره خلاصى بنى اسرائيل از عبوديت مصر و بعثت حضرت موسى در كوه سينا و چهل سال گردش قوم در دشت.

3 ـ از شائول تا تقسيم مملكت يهود كه تخمينا 120 سال و شامل دوران ترقى يهود تحت سلطنت داود و سليمان است.

4 ـ از تقسيم تا انتهاى تأليف عهد قديم (تورات) كه تقريبا 500 سال طول كشيد و شامل وفات سليمان و انقراض سلطنت اسرائيل است.

5 ـ از مراجعت از اسيرى تا بعثت مسيح.

6 ـ از آمدن مسيح تا انهدام اورشليم.

7 ـ از انهدام اورشليم به بعد كه يهودان در جهان پراكنده شدند. (قاموس كتاب مقدس) نخستين دولتى كه قوم يهود تشكيل دادند موقعى بود كه (طالوت) يا (شاؤول) در حدود سال 1095 ـ 1055 ق. م از سوى خداوند سمت سلطنت يافت و پايتخت خود را حبرون قرار داد. ولى چون داود پادشاه گشت، پايتخت را در سال 1049 ق. م به يبوس (بيت المقدس) منتقل ساخت. سليمان بن داود كه پس از پدرش مقام پادشاهى و نبوت را حائز گرديد، بزرگترين پادشاهان آنها شناخته شد و در عهد او همه از رفاه و خوشبختى برخوردار بودند. گويند كه هيكل سليمان را او بنا كرد، مدت هفت سال مهندسين مصر، الجزيره و فينيقيا در آن كار كردند.

پس از درگذشت سليمان حوالى سال 932 ق. م دولت آنها به دو قسمت منقسم شد: يكى در شمال كه پايتختش سامره (نابلس) بود، و ديگرى در جنوب كه مركز آن اورشليم بود.

اين دو دولت مدّت دويست سال با هم جنگيدند، تا آن كه (سرجون) امپراطور آشوريها (ح 722 ق. م) بر آنها چيره گشت و فرمان داد همه يهود را از آن منطقه بيرون رانند.

پس از آن كه نينوى به دست كلدانيها سقوط كرد (ح 614 ق. م) يهود به منظور اختلاف افكنى ميان آنها و مصريان كه بر كنعان حكومت داشتند سخت به تلاش افتادند، در نتيجه جنگ دامنه دارى ميان آنها رخ داد، و سرانجام (نبوخد نصر، بخت نصّر) پادشاه بابل به سال 562 ق. م پيروز گشت و جهت انتقام از يهود، اورشليم را ويران ساخت و هيكلها را نابود نمود و همه جهودان آنجا را دست بسته به بابل سوق داد. (ح 586 ق. م) دورانى را در اسارت گذراندند، تا آن كه كورش پادشاه ايران آنان را از اسارت نجات داده مجددا هيكل را بنا كرد (ح 516 ق. م).

در روزگار هيلين، يهود مورد تهاجم هاى بسيارى واقع شدند، آخرين آنها موقعى بود كه رهبر معروف رومانى (قيطس) اورشليم را خراب كرده هر چه جهود در آن بود اسير كرد و به (رم) فرستاد، اين حادثه به سال 70 ميلادى اتفاق افتاد.

در سال 125 م (ادريانوس) امپراطور روم بر آنها هجوم كرد و اورشليم را منهدم ساخت و تعداد پانصد هزار جهود را كشته و پنجاه هزار تن را به اسارت گرفت.

در عهد (تراجان) ـ 106 م ـ شمار زيادى از يهود مخفيانه به اورشليم درآمدند و بناى تبهكارى گذاردند، و چون (ادريانوس) پادشاه روم شد ـ 117 ـ 138 م ـ اورشليم را به تصرف درآورد و انجام مراسم مذهبى را بر يهود ممنوع ساخت.

يهود به رهبرى (باركوخيا) ـ 135 م ـ شورش كردند ولى پيروز نگشتند، در اين واقعه بيش از 580 هزار يهودى به قتل رسيد و آنها كه جان سالم به در بردند، شهر را تخليه نمودند. ادريانوس مجدّدا اورشليم را خراب كرد و به جاى آن شهر (ايليا) بنا كرد.

پس از اين تاريخ، يهود خرابكاريهائى كردند و به تبهكاريهاى بسيار دست زدند و در اثر آن چندين بار قتل عام شدند و در همه آنها خود مسبب آن زيانها بودند. (كتاب دنيا بازيچه يهود) آرى از جمله فرازهاى برجسته يهود، فساد اخلاق و خوى تبهكارى آنها است كه قرآن كريم مكرّر بدان اشاره

/ 2570