«فضايل فاطمة» - معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

والاشراف: 250). در عاشر بحار آمده كه عبدالله بن حسن بر هشام بن عبدالملك درآمد وكلبى (نسّابه معروف) هم حضور داشت، هشام به عبدالله گفت: اى ابومحمد! فاطمه دختر رسول خدا چند ساله شد؟ وى گفت: سى ساله.

آنگاه به كلبى گفت: تو چه مى گوئى؟ گفت: سى وپنج ساله. هشام به عبدالله گفت: نمى شنوى كلبى چه ميگويد؟ عبدالله گفت: اى اميرالمؤمنين! عمر مادرم را از من بپرس كه من بدان آگاه ترم وعمر مادر كلبى را از او بپرس كه او نيز به آن داناتر خواهد بود (بحار: 10/65). مرحوم كلينى در كتاب اصول كافى مى گويد: ولادت فاطمه دختر رسول خدا پنج سال پيش از بعثت روى داد (اصول كافى: 1/457) يعقوبى در تاريخ مى نويسد: سن فاطمه هنگام وفات بيست و سه سال بود، بنابر اين بايد ولادت آن حضرت در سال بعثت بوده باشد، و اين قول مطابق فرموده شيخ طوسى است كه سن فاطمه (ع) هنگام ازدواج با اميرالمؤمنين (ع) (پنج ماه بعد از هجرت) سيزده سال بود. (مصباح المتهجد: 561) چنان كه در روز وفات آن حضرت نيز ميان مورخين اختلاف است:مرحوم سيد محسن امين عاملى در اعيان الشيعه آورده كه: به روايت صحيح از طرق اهلبيت عليهم السلام وفات آن حضرت هفتاد وپنج روز پس از رحلت پدر بزرگوارش بوده، اين تاريخ بر يازدهم تا پانزدهم جمادى الاولى منطبق مى باشد. وبه روايتى كه از امام صادق(ع) نقل شده سوم جمادى الآخر بوده. به قولى سه ماه پس از وفات پدر چشم از اين جهان بسته، اين قول را ابوالفرج اصفهانى تأييد نموده وآن را از امام باقر (ع) نقل كرده است. چهل روز بعد از پدر هم گفته اند. دولابى در كتاب «الذرية الطاهرة» نود و پنج روز را ترجيح داده است. ابن عبدالبر در استيعاب گفته وفات آن حضرت صد روز بعد از پدر بزرگوار بوده، مرحوم شهيد نيز بر اين قول اعتماد نموده است. (خلاصه اى از اعيان الشيعه) مشهور ميان مورخين عامه وفات آن حضرت شش ماه پس از رحلت رسول خدا (ص) اتفاق افتاده.

«فضايل فاطمة»

فضايل و مناقب آن بانوى دو جهان از زهد وعبادت و علم و تقوى و عصمت و حديث ملائكه با وى وامتياز آن حضرت در خلقت و مقام ومنزلتش به نزد پروردگار و كيفيت انعقاد نطفه و خصوصيت كابين او به على (ع) و ديگر مزاياى آن بانوى ملكوتى خصلت بيش از آنست كه در اين مختصر بگنجد. عايشه بنت طلحه از عايشه بنت ابى بكر نقل مى كند كه گفت: هيچكس نديدم كه در گفتار و سخنورى به اندازه فاطمه به پيغمبر (ص) شبيه باشد و هرگاه بر پدر وارد مى شد حضرت به وى خوش آمد مى گفت و دستش را مى بوسيد و او را به جاى خويش مى نشاند، وچون پيغمبر به خانه او مى رفت وى به استقبال پدر مى آمد و دست پدر را مى بوسيد. (سفينة البحار) ابوثعلبه خشنى گويد: پيغمبر (ص) را عادت چنين بود كه هرگاه از غزوه يا سفرى باز مى گشت پس از اين كه در مسجد دو ركعت نماز ميگزارد نخست به خانه فاطمه مى رفت وسپس به خانه خود مى شد. (كنزالعمال: 1/304) پيغمبر اكرم (ص) فرمود: چون روز قيامت شود منادى از بطنان عرش ندا كند: اى اهل محشر سرها به زير افكنيد و ديده ها ببنديد كه فاطمه (ع) هم اكنون از صراط بگذرد، در آن حال فاطمه با هفتاد كنيز از حورالعين مانند برق از صراط بگذرند. (كنز حديث 34209) نيز از آن حضرت آمده كه فرمود: فاطمه پاره تن من است، آنكه او را بيازارد مرا آزرده و دشمنى با او دشمنى با من است.

و فرمود: فاطمه سرور زنان اهل بهشت است. و فرمود: فاطمه حوريه اى است آدمى زاد، حيض نبيند و چون ديگر زنان آلوده نگردد و اينكه خداوند او را فاطمه خوانده بدين جهت بُوَد كه او ودوستانش را از آتش دوزخ بازداشته است. و فرمود: خداوند به خشم فاطمه خشم گيرد و به شادى فاطمه خوشنود گردد. (كنز حديث 34017 و 34226 و 34237) بخارى و مسلم در دو صحيح خود وابوالسعادات در فضايل العشره وابوبكر بن شيبه در امالى وديلمى در فردوس از حضرت رسول (ص) روايت كرده اند كه فرمود: فاطمه سيده زنان اهل بهشت است.

ابوالسعادات در فضايل العشره از ابن عباس نقل مى كند كه هرگاه پيغمبر (ص) عازم سفرى مى شد آخرين كسى را كه بدرود مى گفت فاطمه بود وچون بازمى گشت نخستين كسى را كه ملاقات مى نمود فاطمه بود.

در حديث اميرالمؤمنين (ع) آمده كه فرمود: ما جمعى در حضور پيغمبر (ص) نشسته بوديم حضرت به ما فرمود: به من بگوييد: بهترين صفت براى زن چيست؟ همه از پاسخ درمانديم تا اينكه از مجلس پراكنده شديم من به خانه

/ 2570