سيصد و نود و شش هجرى قمرى مطابق هشتم مهر ماه هزار و سيصد و پنجاه و پنج هجرى شمسى خاتمه يافت و اينك قلم تقدير رقم زد كه فايده اين مأدبه اعم و عايده اين مائده اتم باشد )) .
به هر حال , حضرت استاد , در مقدمه كتاب , بعد از بحثى تحقيقى در صحت انتساب فصوص الحكم به فارابى , خاطر نشان مى سازد اولين شارح فصوص فارابى خود فارابى است . بدين صورت كه از فص 63 تا فص 74 كه آخرين فص كتاب است , همان شرح يا تعليقه اى است كه فارابى بر بعضى از فصوص مشكل كتاب نگاشته ولى ديگران آنها را به اصل الحاق و همه را يكجا به نام فصوص قلمداد كرده اند .
لازم به ذكر است كه شيوه استاد در اين شرح بدين صورت است كه ابتدا هر فص را تصحيح شده عنوان مى كند و پس از آن به ترجمه تحت اللفظى آن مى پردازد و سپس به دنبال آن توضيحاتى را به عنوان بيان آن فص مى آورد و همانگونه كه خود ايشان قيد كرده اند , در حقيقت رساله فصوص بهانه است و به ازاى نصوصى كه در آن درج شده به مثابت پيمانه است .
استاد خود درباره كتاب نصوص الحكم بر فصوص الحكم چنين سروده است :