در تعليقه اش بر اسفار تلقى كرده است و سپس از عارف بزرگ سيد حيدر آملى در جامع الاسرار . . . تا در ذوالقعده 1389 هجرى قمرى نسخه اى از آن چاپى به حروف سربى , رسيد از دست محبوبى به دستم ذوالحجة همان سال مطابق 26 11 1348 هجرى شمسى به انجام رسيد , ولى از عبارت منقول حاجى اثرى نيافته است , لذا به ترديد افتاده است كه شايد اين رساله آغاز و انجام خواجه نباشد و يا اگر هست ناقص است , چه بر ظهر آن مرقوم بود (( آغاز و انجام خواجه نصير الدين محمد طوسى عليه الرحمة )) . تا پس از چند ماه مجموعه اى به چاپ سنگى , حافل رسائلى چند از جبر و اختيار خواجه و آغاز و انجام وى و جام جهان نماى و لوايح جامى و دو غزل از عارف بزرگ آقا محمد رضا قمشه اى از مكتبه اى ابتياع كرده است كه گمشده خود را يافته است . پس از عرض و مقابله ء نخستين با هم معلوم شده است كه تمام ديباچه آغاز و انجام را كه از آغاز آن تا فصل نخستين آن است , در آن مطبوع نا مطبوع سربى , اسقاط كرده اند و سبب آن همين خطبه ء غراء شده است كه مثل جناب خواجه نصيرالدين طوسى مفاد كريمه هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن را بدان عبارت وجيز و عزيز پارسى به قلم آورده است كه : گر مطرب حريفان اين پارسى بخواند در رقص و حالت آرد پيران پارسا را از اينگونه اسقاط و تحريف در بسيارى از كتب و رسايل حتى در جوامع روايى و روايات روا داشته اند كه وجه آن بر اهل بصيرت روشن است )) .
بارى اولين قلمى كه در حل رموز و دقايق آغاز و انجام به گردش در آمد و اصول و امهاتى را در بيان مطالب آن ارائه كرد , قلم رصين وزين حضرت استاد حسن زاده بود . جناب ايشان خود در مقدمه تعليقات خويش بر آغاز و انجام چنين نگاشته است :
(( چون رساله حافل متون حقايق و رموز معارف در اطوار و احوال انسان من