مردان علم در میدان عمل

نعمت الله حسینی

جلد 8 -صفحه : 423/ 309
نمايش فراداده

تشرف مرحوم آيت الله ميرزا مهدى اصفهانى

مرحوم آيت الله ميرزامهدى اصفهانى مى فرمود: در ايام تحصيل كه در نجف اشرف بودم در علم اخلاق و تزكيه نفس وسير و سلوك از محضر آقاى سيد احمد كربلائى كه يكى از عرفاء بلندپايه بود استفاده مى كردم تا آنكه دررشد وكمالات معنوى و تزكيه نفس ازنظر ايشان به حد كمال و به اصطلاح به مقام قطبيت و فناء فى الله رسيدم .

او به من درجه و سمت دستگيرى از ديگران را داد و مرا استاد درفلسفه اشراق دانست او مرا عارف كامل و قطب وفانى فى الله مى دانست ولى من كه خودم رانمى توانستم فريب دهم وهنوز ازمعارف حقه چيزى نمى دانستم دلم آرام نگرفته بود و خود را در كمالات ناقص مى دانستم تا آنكه به فكرم رسيد كه شبهاى چهارشنبه به مسجد سهله بروم و متوسل به حضرت بقية الله ارواحنا فداه بشوم شايد آن آقائى كه خداى تعالى او را براى ما غوث و پناهگاه خلق كرده توجهى به من بفرمايد و صراط مستقيم را به من نشان بدهد.لذا به مسجد سهله رفتم و از جميع علومى كه :


  • سر به سر قيل است و قال نه از آن كيفيتى حاصل نه حال

  • نه از آن كيفيتى حاصل نه حال نه از آن كيفيتى حاصل نه حال

و از افكار عرفانى متصوفه و ازبافته هاى فلاسفه خود راخالى كردم و صد در صد با كمال اخلاص و توبه به مقام مقدس آن حضرت خود را در اختيار گذاشتم كه ناگهان جمال پرنور حضرت بقية الله ارواحنا فداه ظاهر شد و به من اظهار لطف زيادى فرمود و براى آنكه ميزانى در دست داشته باشم و هميشه با آن ميزان حركت كنم اين جمله را به من فرمودند:

((طلب المعارف من غير طريقنا اهل البيت مساو لانكارنا))

يعنى جستجوى معارف و شناخت حقايق از غير خط ما اهل بيت طهارت مساوى است با انكار ما.

وقتى مرحوم ميرزاى اصفهانى اين جمله را از حضرت مى شنود متوجه مى گردد كه بايد معارف حقه را تنها و تنها از مضامين آيات قرآن و روايات اهل بيت عصمت و طهارت استفاده كند و لذا به مشهد مقدس مشرف مى گردد و معارف قرآن و اهل بيت را به پاك طينتان از اهل علم تعليم مى دهد و شاگردانى كه همه اهل معنى و تشرف و تزكيه نفس و در صراط مستقيم معارف حقه هستند به جامعه روحانيت تحويل مى دهد.(386)