سيد عزيز الله دعانويس از كربلا تا مكه را در هفت روز رسيده است - مردان علم در میدان عمل جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مردان علم در میدان عمل - جلد 8

نعمت الله حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شعرى از مؤلف در دعوت به مسجد جمكران به زيارت حضرت مهدى (ع )




  • به گرد كوه و در صحراى مهدى
    به دل دارم اميد ديدن آن
    سراغش را گرفتم عارفى گفت
    جهان جسم است و او جان جهان است
    اگر خواهى بگيرى آبروئى
    بيا تا جمكران قم كه خورده
    خصوصا در شب هر چارشنبه
    بيايند عاشقانش تا بسايند
    كه تا نوشند آب زندگانى
    خدا را بندگى كن تا كه گردد
    بگو صد مرتبه اياك نعبد
    قبول آنگه شود اعمال بنده
    در اين مسجد رسيدند عارفانى
    بگيرد نعمت الله حسينى
    مدد از خالق يكتاى مهدى



  • بگردم تا بيابم جاى مهدى
    قد رعنا رخ زيباى مهدى
    اگر دارى به سر سوداى مهدى
    همه عالم بود ماءواى مهدى
    ز عطر روى روح افزاى مهدى
    به خاك مسجدش چون پاى مهدى
    بسوى وادى سيناى مهدى
    سر اندر خاك جان بخشاى مهدى
    چو خضر اندر لب درياى مهدى
    دلت آئينه سيماى مهدى
    بخوان با صد زبان آواى مهدى
    كه باشد لايق امضاى مهدى
    به مقصود از عنايتهاى مهدى
    مدد از خالق يكتاى مهدى
    مدد از خالق يكتاى مهدى



سيد عزيز الله دعانويس از كربلا تا مكه را در هفت روز رسيده است

سيد عزيز الله بن سيد نصرالله خراسانى تهرانى دعانويس از شاگردان علامه مولى هادى تهرانى عالم عامل و با ورع و تقوا و مواظب بر زيارات مخصوصه و نمازهاى مندوبه و ملازم ساير مستحبات بود وقتى كه به زيارت مشاهد مقدسه مشرف مى شد زياد طول مى داد.

از حوادث غريبه اى كه در ايام تحصيل در نجف اشرف براى او اتفاق افتاد اين بود كه وقتى به زيارت امام حسين عليه السلام در كربلا مشرف شد خود را به ضريح حضرت چسبانيده از خداوند متعال مسئلت كرد كه حج و زيارت كعبه مكرمه را به او روزى فرمايد و در اين خصوص زياد الحاح و التماس كرد و خدا را به پيامبر و ائمه معصومين عليهم السلام قسم داد كه اين دعا را مستجاب فرمايد پس از آن درميان حرم بود مردى نزد او آمده گفت : دوست دارم با تو دو نفرى پياده به حج رويم او هم قبول كرد و قرار گذاشتند در روز معين درمكان معينى هر دو حاضر شوند و با توشه مختصرى حركت كنند، طبق وعده از كربلا حركت كردند مقدارى كه راه رفتند بر سر چشمه اى رسيدند آن شخص سمت قبله را براى سيد نشان داده و گفت در همين جا باش تا من برگردم اين را گفت و رفت و تا عصر آن روز برگشت ، دوباره حركت كردند مقدارى راه رفتند بر سر چشمه ديگرى رسيدند آن شخص آنجا نيز خطى كشيد و سمت قبله را به سيد نشان داد و گفت : در همين مكان تا صبح باش تا من برگردم اين را گفت و رفت و صبح طبق وعده بازگشت و دوباره پس از مقدارى پيمودن راه بر سر چشمه اى رسيدند به همين طريق تا هفت روز گذشت و در اين هفت روز به هيچ قريه و آبادى نرسيدند و هميشه بر سر چشمه اى رسيده سيد را در آن محل مستقر كرده خود مى رفت در سر موعد برمى گشت و با هم حركت مى كردند و در روز هفتم آثار و نشانه هاى خانه ها و آبادى پيدا شد آن شخص به سيد گفت : حال خودت تنها برو آن وقت از سيد خداحافظى كرده رفت .

پس سيد رفت وقتى رسيد ناگهان خود را در مكه مكرمه ديد و ديگر رفيقش ‍ راپيدا نكرد و پس از مدتى طولانى حجاج آمدند و در ميان آنها از اهالى تهران كه او را ديدند وتعجب كردند وازجمله آنان پسرعموى سيد حاج خليل الله بود پس از او پرسيدند چگونه به اينجا رسيدى سيد داستانش ‍ راشرح داد و پس از مناسك با حجاج ايرانى بازگشت و مرتبه ديگرى به حج مشرف شده به تهران بازگشت ، وى هميشه مشغول عبادت و رياضت و مجاهده بانفس و خودسازى مشغول بود و قائم الليل و صائم النهار و مواظب طهارت خود بود به همين جهت مستجاب الدعوة بود و مريضهاى گوناگون به او مراجعه مى كردند و شفا مى گرفتند مردم عوام عقيده داشتند كه او تسخير جن مى كند. و به همين جهت به (دعانويس ) شهرت يافت .

ايشان در سنه 1332 ه‍ وفات يافت و در رواق حضرت عبدالعظيم دفن شد.(387)

/ 423