سيد عبدالله بهبهانى و سياستمدارى او - مردان علم در میدان عمل جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مردان علم در میدان عمل - جلد 8

نعمت الله حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سيد عبدالله بهبهانى و سياستمدارى او

سيد عبدالله مجتهد بهبهانى از پيشوايان بزرگ مشروطيت پسر سيد اسماعيل مجتهد بهبهانى (متوفى 1295 ه‍ ق ) بوده و سيد عبدالله در سال 1262 ه‍ ق در نجف متولد و از شاگردان حوزه درس مرحوم حاج ميرزا حسن شيرازى مى باشد پيش از مشروطيت از روحانيون محترم پايتخت بود و در حل و عقد امورات تسلطى كامل داشت در موقعى كه ميرزاى شيرازى پيشواى عالم تشيع در مسئله امتياز و انحصار تنباكو فتوا به حرمت داد اكثرعلماى ايران متابعت كردند سيد عبدالله برخلاف همه وقعى بر آن حكم نگذاشت و علنا تنباكو استعمال مى كرد اين موضوع باعث شكست كلى او گرديد (بديهى است كه اين اقدام او به نفع انگليسى ها بوده و در دوره مشروطيت نيز با كارمندان سفارت انگليس در تهران خيلى مربوط و تماس نزديك داشت )، در سال 1309 ه‍ ق درموقع شورش و بلواى مردم بر ضد امتياز تنباكو كه دولت به انگليسيها داده بود در مجلس كه از طرف دولت ازوجوه علما و تجار تهران براى اقناع آنان در منزل كامران ميرزا تشكيل يافته بود سيد عبدالله با نظر دولت موافقت كرد و حتى براى اينكه تحريم تنباكو را بشكند قليان هم كشيد.

درباره سيد عبدالله گفته اند: نه در پرهيزكارى و ايمان به مشروطه خواهى به مقام طباطبائى مى رسيد و نه در علم و دانش اسلامى هم طراز شيخ فضل الله نورى بود.سيد عبدالله بهبهانى از جمله كسانى است كه درانقلاب مشروطيت ايران رل بسيار مهمى داشته و براى خاطر هر چيزى كه بود زحمات بى شمارى را متحمل شد و سرانجام خود رابه كشتن داد.

در دوره اول مجلس در 1326 ه‍ ق محمد على شاه سيد را با وضع موهون دستگير و به حدود كرمانشاه تبعيد كرد و پس از فتح تهران 1327 ه‍ ق به واسطه مشروطه خواهان به تهران بازگشت ولى اين دفعه آن مقام اولى را پيدا نكرد سرانجام بهبهانى در شب نهم رجب 1328 ه‍ در تهران درمنزلش ‍ به قتل رسيد و جنازه او را به نجف برده در جنب قبر پدرش به خاك سپرده شد.(335)

/ 423