بى هدفى علوم تجربى و خطرهاى آن و لزوم زندگى انسانى
بشر از آغاز زندگى تاكنون مخصوصا در قرن بيستم به رشد و تكامل چشمگير نائل آمد و در علوم و فنون زندگى و ساخت ابزارهاى لازم و دگرگون كردن زندگى گذشته و اختراعات و اكتشافات محيرالعقول در اوج ترقى و تمدن قرار گرفت ، اما اين همه پيشرفت و تكامل همه و همه در جهت علوم تجربى صورت پذيرفت و رشد و ترقى تنها در علوم تجربى مشكلات بشر را حل نمى كند و براى اضطراب و سرگردانى او پاسخى نمى يابد.علوم تجربى به انسان ابزار كار مى دهد او را مسلح مى كند كه حتى مى تواند سلاح اتمى بسازد بمب نوترونى و هيدروژنى در كنارش مى گذارد و به انسان هشدار نيز مى دهد كه اگر احتياط نكنى و سه عدد از اين بمب هاى قوى منفجر شود، تقريبا زندگى در كره زمين در خطر است .اما به او نمى گويد: اين همه ابزار و اسلحه را در كجا؟ و براى چه ؟ و به چه هدف و منظورى به مصرف برسان .علوم تجربى در تغذيه ، در لباس ، و لوازم زندگى ، انواع خوراكيها و مدلهاى رنگارنگ خيره كننده و صدها و هزارها وسيله زيبائى ، رفاهى اختراع مى كند و مى سازد، تحويل مى دهد اما زبان ندارد كه راه و رسم زندگى را به او بياموزد و يا انسان را آموزش دهد كه اسراف نكند، احتكار ننمايد و به فكر همنوعان خود باشد.و در سال هزاران تن گندم را كه جهت موازنه اقتصادى به دريا مى ريزد به گرسنگان آفريقا هديه كند كه 400 هزار كودك تنها در مدت چند روز قتل عام نشوند.علوم تجربى ، اتم را كشف مى كند و قدرت عظيم آن را در اختيار بشر قرار مى دهد اما ديگر كارى به نوع مصرف آن ندارد كه ساعت اتمى مى سازند و در نيروگاههاى توليدى برق از اتم استفاده مى كنند و بيماريهاى مختلف را با آن درمان مى كنند، يا دشمن بشريت شده و با ساختن بمبهاى اتمى انسان و زمين را مورد تهديد قرار مى دهند، و آنقدر از اين بمب ها ساختند كه :شارل ريشه مى گويد: (كره زمين مانند تخم مرغى است در درون سطلى پر از باروت كه چند ديوانه با كبريت اطراف آن قدم مى زنند، واى به حال تخم مرغ اگر يكى از ديوانگان كبريت را بكشد و باروتها را منفجر كند).(56)