كثرت تاءليفات مرحوم مامقانى به عنايت حضرت صادق عليه السلام - مردان علم در میدان عمل جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مردان علم در میدان عمل - جلد 8

نعمت الله حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كثرت تاءليفات مرحوم مامقانى به عنايت حضرت صادق عليه السلام

نكته اى كه در تاءليفات اين مرد بزرگ به چشم مى خورد كثرت تاءليفات و تنوع آنها است كه به بيش از صد مجلد مى رسد و همه اينها به بركت عنايت ويژه اى است كه در عالم رؤيا از سوى حضرت امام جعفر صادق عليه السلام در حق ايشان مبذول شده است . آيت الله مامقانى در اين باره مى نويسد: شب شنبه 11 جمادى الاول سال 1314 ه‍ ق در عالم رؤيا ديدم كه در كوچه اى مى رفتم تا به بالاخانه اى رسيدم ، مشاهده كردم مردى بزرگوار و گندم گون و در نهايت زيبائى را كه نشسته بود... و او حضرت امام جعفر صادق عليه السلام بود... پس از پله ها بالا رفتم و بر آن حضرت سلام كردم و دستانش را بوسيدم پس از آن التماس كردم تا اجازه فرمايد پايش را ببوسم و اجازه فرمود و فرمود: دوستى و اخلاص تو نسبت به ما محرز است ، سپس از آن حضرت خواستم تا آب دهان مباركش را در دهانم گذارد خواهشم را پذيرفت و زبان مباركش را در دهانم نهاد من آنرا مى مكيدم و احساس مى كردم كه آب دهان حضرت در رگهاى عروق من جريان پيدا كرده است تا آنكه رگهايم انباشته از آن شد و نزديك بود رگهايم پاره شود لذا زبان شريفش را از دهانم خارج كرد پس فرمود لبهايت را بياور تا آنها را ببوسم لبانم را نزديك نمودم و حضرت آنها را بوسيد من برخاستم و از نهايت شادمانى بيدار شدم و ديدم كه صبح نزديك است پس خدا را سپاس ‍ گذاشتم .




  • آنان كه خاك را به نظر كيميا كنند
    آيا شود كه گوشه چشمى بما كنند



  • آيا شود كه گوشه چشمى بما كنند
    آيا شود كه گوشه چشمى بما كنند



سپس در ادامه مى نويسد: پس از آن بود كه قلمم جارى شد به گونه اى كه تا پيش از آن در شبانه روز بيش از 2

ورقه نمى توانستم تصنيف نمايم اما پس از آن و از صبح روز بعد بود كه در هر شبانه روز 8 ورق و پس از مدتى 10 ورق مى نوشتم و اين همه با گرفتاريهائى بود كه داشتم از قبيل نگاشتن نامه ها و مراجعه به كتابهاى فقهى در پاسخ به استفتاءات كه از مرحوم پدرم مى شد و هر كس تاريخ اتمام مجلدات منتهى المقاصد را ببيند راستى گفتارم بر او روشن مى شود به گونه اى كه دو جلد ديات و سه جلد نكاح را در مدت 5 سال تاءليف كردم اما پس از اين رؤيا در هر سال 5 جلد و پس از اندكى 9 جلد به رشته تحرير درآوردم .

((ذلك فضل الله يؤ تيه من يشاء والله ذو الفضل العظيم )).(156)

/ 423