نقش علماى دين در قيام مشروطه خواهان بر عليه استبداد - مردان علم در میدان عمل جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مردان علم در میدان عمل - جلد 8

نعمت الله حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نقش علماى دين در قيام مشروطه خواهان بر عليه استبداد

قيام مردم ايران به منظور استقرار حكومت مشروطه از بزرگترين وقايع تاريخى اين ملت است ، اين قيام توافق عقايد دينى و مبانى مذهبى مردم را با حكومت عدل و داد نشان مى دهد.

مردم اين سرزمين در اين جنبش بزرگ نشان دادند كه بر خلاف تصور بعضى ، امورى از قبيل حكومت مردم ، تساوى در مقابل قانون ، انتخاب دولت و نظارت در كار ماءموران دولتى و اينكه وظيفه عمده دولت تاءمين رفاه عمومى مبارزه با فقر و تعميم عدالت است از سالها پيش براى آنكه روشن بوده و زمينه هاى دينى و عقيدتى آنها با اينگونه ايده آلهاى اجتماعى سازگار بوده است ...

در قيام مشروطيت دو دسته نقش موثرى داشتند اول اولياى دين كه در راءس ‍ آنها مرحوم آخوند ملاكاظم خراسانى مرجع تقليد شيعيان قرار داشت و ديگر توده مردم كه بيش از هر چيز تحت تاءثير افكار و عقايد دينى قرار داشتند، فتواى مرحوم آخوند مبنى بر اينكه استقرار هر حكومتى كه بهتر عدالت را در جامعه تاءمين كند جزء وظايف هر مسلمانى است و اينكه حكومت مشروطه در زمينه استقرار عدالت بهتر از حكومت استبدادى است نقش بزرگى در شروع و ادامه مبارزات مشروطه خواهان در ايران داشت .

همينطور فعاليتهاى مرحوم سيد محمد طباطبائى و مرحوم سيد عبدالله بهبهانى و ساير رهبران دينى نيز در مبارزات مردم مؤ ثر بود.

رفاه عمومى و عدالت اجتماعى ، حكومت عدل و دانائى تساوى در مقابل قانون ، لغو امتيازات طبقاتى و احترام به افكار و عقايد ديگران از بدو ظهور اسلام بوسيله رهبران و قوانين اسلامى مورد اهميت واقع شده است ...

مطالعه خواسته هاى مشروطه خواهان و رهبران آنها كه ضمن اعلاميه هاى مختلف درج شده است اين نكته را مدلل مى سازد كه اينها خوب مى دانستند چه مى خواهند، و براى تحصيل آنچه مى خواستند آنقدر فداكارى كردند تا بالاخره مظفرالدين شاه در 14 جمادى الثانى 1324 هجرى قمرى اجبارا فرمان مشروطيت را صادر نمود و دستور تشكيل مجلس شورا را داد.

ابتدا مشروطه خواهان تاءسيس (عدالتخانه ) را خواستند و بتدريج دولت را به افتتاح مجلس ملزم نمودند هدف آنها استقرار عدالت و جلوگيرى از ظلم و ستم حكام و دخالت دادن مردم در اخذ تصميمات عمومى بود چنانچه مرحوم سيد محمد طباطبائى در نامه اى كه براى مظفرالدين شاه نوشته است اين نكات را صريحا ذكر مى كند.

نامه سيد محمد طباطبائى به مظفرالدين شاه

...اعليحضرتا مملكت خراب ، رعيت پريشان و گدا، دست تعدى حكام و ماءمورين بر مال و عرض و جان مردم دراز ظلم حكام و ماءمورين اندازه ندارد... اعليحضرتا تا تمام اين مفاسد را مجلس عدالت يعنى انجمنى مركب از تمام اصناف مردم كه در آن انجمن به داد عامه مردم برسند شاه و گدا در آن مساوى باشند فوائد اين مجلس را اعليحضرت همايونى بهتر مى دانند مجلس اگر باشد اين ظلمها رفع خواهد شد خرابيها آباد خواهد شد، خارجه طمع به مملكت نخواهد كرد...

اعليحضرتا سى كرور نفوس را كه اولاد پادشاهند اسير استبداد يك نفر نفرمائيد...

مظفرالدين شاه نيز در فرمان مشروطيت تشكيل مجلس شوراى ملى را براى تحقق خواسته هاى مردم اعلام نمود.(255)

/ 423