صاحب بن عباد گويد: قابوس بن وشمگير را پيش از آنكه شكست خورد به خواب ديدم كه گفت : در خواب ديدم كه كلاه به سرگذاشته ام ، و من او را گفتم : كلاه نشان رياست است او گفت : من آن را جزبه هلاكت تعبير نمى كنم زيرافارسى آن كلاه است و مقلوب كلاه هلاك است بيش از سه روز نگذشت كه شد آنچه گفت .(494)
شوخى نادان و دانا
نادانى به فقيهى گفت : چون به رودخانه اى درآيم تا غسل كنم بايد به كدام سمت آب بايستم ؟ فقيه ظريف گفت بر آن سوى بايست كه جامه هاى تو است تا آنها را دزد نبرد.(495)