ابن هيثم به حيله جنون خود را از شغل دولتى نجات داد
ابن هيثم از بصره رهسپار مصر گرديد روز ورودش فرمانرواى مصر تا خارج شهر از وى استقبال نمود و در كمال احترام به منزلى كه براى او در نظر گرفته بودند وارد شد...فرمانرواى مصر براى اينكه فرصت محضر استاد و آن دانشمند بزرگ را از دست ندهد و از معلومات و اطلاعات او استفاده كند از او خواست كه حتما در مصر بماند و در ديوان مكاتيب مشغول كار شود ابن هيثم كه در طول توقف خود در مصر با روحيه و طرز تفكر وى آشنا شده بود از خواسته فرمانروا سخت ناراضى بود چه مى دانست او مردى است تندخو و بداخلاق ، متلون و خونخوار با كوچكترين مستمسك خشمگين مى گردد و بى پروا فرمان قتل مى دهد و مردم بى گناه را مى كشد، البته زندگى با چنين مردى بسيار خطرناك است ولى او از ترس ناچار قبول كرد مدتى بدين منوال گذشت ولى با نگرانى و تشويق و پيوسته در اين فكر بود كه راه نجاتى بيابد سرانجام به حيله جنون متوسل شد و اظهار ديوانگى كرد وقتى خبر جنونش به فرمانروا رسيد دستور داد او را در خانه اش دربند كردند و پرستارانى برايش گمارد و اموال و اثاث منزلش به نام خود او به اشخاص امين سپردند.ابن هيثم همچنان به ديوانگى تظاهر كرد تا عمر فرمانروا بسر آمد و از دنيا رفت چند روز پس از مرگ وى اظهار عقل نمود و از خانه بيرون آمد نزديك جامع از هر مسكن گزيد و با اطمينان خاطر مشغول تاءليف و تصنيف شد و چون خط خوبى داشت پاره اى از كتب علمى را استنساخ مى نمود و با فروش آنها امرار معاش مى كرد.(224)