وارثان پيامبران به طاغوتيان بتازند نه با آنها بسازند
پيامبران خدا براى نجات انسانهاى ناآگاه و مستضعف همواره در دو جبهه پيكار مى كردند از يك طرف با شرك در عبادت و پرستشهاى موهوم .و از طرف ديگر با حكومتهاى جبار و طاغوتهاى زمان براى آنكه يكتاپرستى را پايه گذارى كنند و مردم را از عبوديتهاى موهوم آزاد سازند پيوسته با بت و بت پرستى در پيكار بودند گاهى با سلاح منطق و استدلال مبارزه مى نمودند و عقلهاى خفته را بيدار مى كردند و گاهى با تبر بتها را مى شكستند و عملا بى ارزشى خدايان دروغين را به مردم معرفى مى كردند و براى آنكه حكومتهاى طاغوتى را براندازند و زنجيرهاى بردگى را پاره كنند و مردم را از قيد اسارت برهانند در مقابل مستكبران قدرتمند قيام مى كردند، با نيروى ايمان فرعونها و نمرودهاى زمان را از كرسى خدائى به زير مى كشيدند.پيشواى گرامى اسلام در هدايت گمراهان و حمايت محرومان دردمندى بود ناآرام و بى قرار و از عاليترين احساس بشردوستى برخوردار بود او از جهل و نادانى ، ظلم و بيدادگرى و بدبختى و سيه روزى مردم به شدت رنج مى برد...على عليه السلام در نامه اى به يكى از فرمانداران خود چنين نوشت :((اءاقنع من نفسى بان يقال اميرالمؤمنين و لااشاركهم فى مكاره الدهر و اكون اسوة لهم فى جشوبة العيش )).(313)