مرحوم سلطان الواعظين شيرازى مؤلف شبهاى پيشاور نقل مى كند كه : در ايامى كه مفاتيح الجنان تازه چاپ شده بود روزى در سرداب سامراء آن را در دست داشتم و مى خواندم ديدم شيخى با قباى كرباس و عمامه كوچك نشسته و مشغول ذكر است شيخ از من پرسيد: اين كتاب از كيست ؟ پاسخ دادم : از محدث قمى آقاى حاج شيخ عباس است و شروع كردم به تعريف كردن از آن .شيخ گفت : اينقدر هم تعريف ندارد بيخود تعريف مى كنى ، من با ناراحتى گفتم : آقا برخيز و از اينجا برو و ديگر از اين حرفها بر زبان نياور، كسى كه در كنار من نشسته بود دست زد به پهلويم و گفت : مؤ دب باش ايشان خود محدث قمى هستند.برخاستم با آن شيخ روبوسى كردم و عذر خواستم و خم شدم كه دستش را ببوسم ولى نگذاشت و خم شد دست مرا بوسيد و فرمود: شما سيد هستيد.(192)