شعر كسائى در پاسخ شعر ماءمون در خصوص علم و دانش - مردان علم در میدان عمل جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مردان علم در میدان عمل - جلد 8

نعمت الله حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

((لا خير فى قلب لايخشع و عين لا تدمع و علم لاينفع )).

خيرى نيست در قلبى كه ترس ندارد و چشمى كه گريان نيست و علمى كه نفع نمى دهد.(48)

((يتفاضل الناس بالعلوم و العقول لا بالاموال و الاصول )).(49) مردم بواسطه علم ها و عقلها بر يكديگر برترى دارند نه بواسطه مالها و اصل نسب ها.

شعر كسائى در پاسخ شعر ماءمون در خصوص علم و دانش

ابوالحسن على بن حمزه اسدى كوفى (معروف به كسائى ) معلم امين و ماءمون بود وقتى آمد نزد ماءمون كه او را درس گويد ماءمون مشغول شرب خمر بود و اين شعر را به برگ گل نوشت و براى كسائى فرستاد.




  • للنحو وقت و هذا الوقت للكاءس
    و ان لى رغبة فى الورد و الاس



  • و ان لى رغبة فى الورد و الاس
    و ان لى رغبة فى الورد و الاس



يعنى از براى تعليم علم نحو وقتى است و اين وقت براى شراب خوردن است و من ميل دارم به بوئيدن گل و آس .

كسائى در پشت آن در جواب نوشت :




  • لو كنت تعلم ما فى النحو من حسن
    لو كنت تعلم من فى الباب قمت له
    سحبا على الوجه بل مشيا على الراءس



  • الهتك لذته من لذة الكاس
    سحبا على الوجه بل مشيا على الراءس
    سحبا على الوجه بل مشيا على الراءس



يعنى اگر بدانى لذتى را كه در علم نحو است مانع مى شود ترا از لذت شرب خمر و اگر بدانى كه كيست در، در خانه تو صورت به زمين مى كشيدى بلكه با سر بسوى وى مى رفتى .(50)

/ 423