آخوند ملا حسن نائينى يكى از اوتاد زمان - مردان علم در میدان عمل جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مردان علم در میدان عمل - جلد 8

نعمت الله حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آخوند ملا حسن نائينى يكى از اوتاد زمان

در هر عصرى افرادى ديده مى شوند كه وضع حال و سرگذشت آنان عقل را حيران مى كند.آخوند ملا حسن نائينى يكى از آنان بود، او از ابدال و اوتاد زمان خود بود.

مرحوم ميرزا حسن خان فرزند محمد ابراهيم خان تحويلدار معاصر محمد شاه قاجار در كتاب جغرافياى اصفهان نوشته است : مرحوم ملا حسن نائينى مردى بود از اوتاد، در علوم دينى يگانه و در علم توحيد مردانه شصت سال در يكى از حجرات فوقانى مدرسه نيماورد، مجردانه به سر برد بضاعت او مكرر به تقويم اهل خبره رسيد لباس و اثاث او بيش از چند قران نمى ارزيد: به قول مولوى :




  • دستار سر و جبه من جمله بهم
    نشنيدستى نام مرا در عالم
    من هيچ كسم ز هيچ هم چيزى كم



  • قيمت كردند هر سه را يكدرهم
    من هيچ كسم ز هيچ هم چيزى كم
    من هيچ كسم ز هيچ هم چيزى كم



ملا حسن در عمر دراز تحفه و نياز از احدى قبول نكرد.راه گذارنش منحصر بود كه سالى ده يا بيست روز وقت درو به دهات حوالى شهر رفته خوشه چينى مى فرمود.روزى يك من و نيم به سنگ شاه جو دستگيرش ‍ مى شد تمام سال را به همان اكتفا مى فرمود.شبانه روز دو سه سير آن را با سنگ و چوب نيمكت مى كوبيد و با آن نمك در ديزى گلى مى پخت و مى خورد و هميشه متذكر بود.

در زمستان و تابستان زيرانداز نداشت و با بى لحافى و روى باز عادت داشت خواب به چشمش نمى رفت مگر اندك ، خود را دائم با آب سرد مى شست ، دير دير چرك مى شد، و زود زود از حجره بيرون نمى رفت شبها چراغ دلش روشن و منزلش تاريك بود.و يك ورق كتاب نداشت همه عمر شاگرديش را كسى نديد ولى در همه علوم استاد فريد دهر بود خاصه حكمت الهى و انواع علوم رياضى از صبح تا به شام طلاب علوم مختلفه دسته دسته پيوسته به مدرسش حاضر مى شدند و استفاده مى كردند و تا زنده بود ناخوشى نديد جز بيمارى مرگ فرزند جسمانى نداشت اما در بلاد اولاد روحانى او زيادند.

مرحوم حاج شيخ مهدى مازندرانى از مير شهاب الدين تبريزى شيرازى و او از ميرزا محمد رضا نقل كرده كه او اشخاص نادرى را مى پذيرفت و گاهى به ذكر يا در عالمى سير مى كرد مى فرمود: حسن زير جل است .(194)

/ 423