حضرت معصومه عليهاالسلام و حواله عبا به يك طلبه - مردان علم در میدان عمل جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مردان علم در میدان عمل - جلد 8

نعمت الله حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

(شبيه اين داستان در جلد سوم مردان علم ص 35 ذكرشده است ).

حضرت معصومه عليهاالسلام و حواله عبا به يك طلبه

حجت الاسلام و المسلمين آقاى حاج شيخ حسين اشعرى مى گويد: در مدرسه دارالشفاء درس مى خواندم روزى درسم تمام شد منتظر پدرم بودم كه مباحثه اش تمام شود تا با هم به منزل برويم .

يك نفر دستفروش تعدادى عبا روى دوش نهاده بود و مى فروخت يك عباى نازك بسيار جالبى روى دست گرفته بود كه من بسيار از آن خوشم آمد برگشتم به طرف گنبد مطهر حضرت معصومه سلام الله عليها عرض كردم : بى بى جان من اين عبا را مى خواهم حالا كه طلبه شده ام احتياج به عبا دارم و اين عبا را از شما مى خواهم ، مقدارى قدم زدم تا پدرم از حجره بيرون آمد آقاى حاج محمد باقر فرزند مرحوم آيت الله حاج ميرزا ابوالقاسم قمى (متوفاى 1353 ه‍) هم مباحثه پدرم بود و در خدمت پدرم از حجره بيرون آمد درست در لحظه اى كه من به خدمت پدرم رسيدم تصادفا در همان لحظه عبا فروش نيز از طرف روبرو به ما رسيد آقاى حاج محمد باقر مرا صدا زد و فرمود: پسرم مى خواهى اين عبا را برايت بخرم ؟ گفتم : اختيار با شما است او آن عبا را براى من خريد.(392)

/ 423