كرامتى ديگر از مرحوم سيد محمد سلطان آبادى - مردان علم در میدان عمل جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مردان علم در میدان عمل - جلد 8

نعمت الله حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كرامتى ديگر از مرحوم سيد محمد سلطان آبادى

مرحوم محدث قمى نوشته است : شيخ ما ثقة الاسلام نورى نورالله مرقده در كتاب دارالسلام از شيخ خود مرحوم حاج ملافتحعلى سلطان آبادى (ره ) نقل كرده است كه فاضل مقدس آخوند ملامحمد صادق عراقى در نهايت سختى و پريشانى بود و به هيچ وجه براى او گشايشى نمى شد تا آنكه شبى در خواب ديد كه دريك وادى خيمه بزرگى با قبه سرپااست پرسيد اين خيمه از كيست ؟ گفتند: از حضرت مهدى قائم عليه السلام است به تعجيل خدمت آن حضرت رسيد و سختى حال خود را به آن حضرت عرض كرد و از آن بزرگوار دعائى براى گشايش كار و رفع غم و اندوه خود خواست آن حضرت او را حواله فرمود به سيدى از اولاد خود و اشاره فرمود به خيمه او برو.

آخوند از خدمت آن حضرت بيروه شده رفت به همان خيمه اى كه حضرت به آن اشاره فرمود، ديد سيد سند و عالم رؤيا جناب سيد محمد سلطان آبادى در آن خيمه روى سجاده عبادت و دعا نشسته است و مشغول عبادت و دعا است .آخوند سلام كرد و حكايت حال را براى او نقل كرد پس ‍ سيد براى گشايش امر و وسعت رزق او را دعائى تعليم كرد پس از خواب بيدار شد در حالى كه آن دعا در خاطر او بود قصد كرد خانه سيد را و پيش از اين خواب آخوند از سيد نفرت داشت به جهتى كه آن را نمى گفت چون به خدمت سيد رسيد او را به همان نحو كه در خواب ديده بود مشاهده كرد و ديد در مصلى خود مشغول عبادت و خواندن دعا است ، سلام كرد و سيد جواب سلام داد و تبسمى نمود مثل آنكه از قضيه آگاه است پس آخوند براى گشايش امر خويش دعائى خواست سيد همان دعاهائى را كه در خواب تعليم او نموده بود به او تعليم داد پس آخوند مشغول به آن دعا شد و در اندك زمانى دنيا از هر طرف به او روى آورد و از سختى و بدحالى نجات يافت .

مرحوم حاج ملافتحعلى سيد را مدح بليغى مى كرد و مقدارى هم شاگردى او را نموده بود.

اما آنچه را كه سيد تعليم آخوندنموده بود در خواب و بيدارى آن سه چيز بود: اول آنكه در عقب فجر دست برسينه گذارد و هفتاد مرتبه بگويد(يا فتاح )

دوم مواظبت كند به خواندن اين دعا كه در كافى است : و حضرت رسول صلى الله عليه وآله تعليم فرمود به مردى كه از صحابه بود و مبتلا به ناخوشى و پريشانى و از بركت خواندن آن دعا به اندك زمانى ناخوشى و پريشانى از او برطرف شد و آن دعا اين است :

((لاحول و لا قوة الا بالله توكلت على الحى الذى لايموت والحمد لله الذى لم يتخذ ولدا ولم يكن له ولى من الذل و كبره تكبيرا)).

سوم در عقب نماز صبح بخواند دعائى را كه از شيخ ابن فهد نقل شده است (و اولش بسم الله و صلى الله على محمد و آل محمد و افوض امرى الى الله ) است و اين اوراد را بايد غنيمت شمرد و به خواندن آن مواظبت كرد.(367)

/ 423