على اى حال ، عزيزان ! راه روشن است ، درخت از ريشه آب لازم دارد خداوند درد بدهد، اگر درد را احساس كرديم ، به دنبال درمانش خواهيم رفت . من چندين بار اين مطلب را در حوزه گفتم ، اما متاءسفانه سخنم به كرسى ننشست .عرض كردم : آقايان بزرگوار حوزه ! بيائيد و در كنار رشته هاى مختلفى كه در حوزه وجود دارد در مسير سير و سلوك و انسان سازى هم قدمى برداريد.در مرحله اول كتاب ((مفتاح الفلاح )) شيخ بهائى در مرحله بعد كتاب ((عدة الداعى )) ابن فهد حلى در مرحله بعد كتاب ((فلاح القلوب )) ابوطالب مكى در مرحله چهارم ((فلاح السائل )) سيد بن طاوس .و بالاخره كتاب ((صحيفة سجاديه )) زبور و انجيل آل محمد را كتاب درسى قرار دهيد.اينها كتبى است كه به نظر من رسيده ، خودتان هم كتابهاى ديگرى را انتخاب كنيد و اين متون را در مسير انسان سازى ، كتابى درسى معرفى كنيد.و كسانى كه زبان فهم هستند و با زبان ائمه آشنايند، اين متون را پياده كنند.آن لطائف انسانى كه در اين كتب هست ، در روايات نيست ، چون در روايات عموم مردم مخاطبند ((نحن معاشر الانبياء))، ((بعثت لاكلم الناس على قدر عقولهم ))، ولى در اين كلمات ، اولياى الهى در خلوتهاى عشق خود از نهانخانه سرشان با خدا سخن مى گفتند.همين روايتى كه از امام صادق عليه السلام در تفسير آيه شريفه ، ملاحظه كرديد، نمونه اش را از كدام عارف مى توانيد پيدا كنيد؟! خداوند به همه ما سعه صدر مرحمت فرمايد.(151)