متن سخنرانى حجت الاسلام و المسلمين امجد در مجلس بزرگداشت آيت الله بهاءالدينى - مردان علم در میدان عمل جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مردان علم در میدان عمل - جلد 8

نعمت الله حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

متن سخنرانى حجت الاسلام و المسلمين امجد در مجلس بزرگداشت آيت الله بهاءالدينى

بسم الله الرحمن الرحيم قال رسول الله (ص ): ((انى بعثت لاتمم مكارم الخلاق )).

در اينكه علم مطلوب همه است ، همه مى دانند كه سفارشات اكيدى در روايات و آيات شده است .در هيچ مكتبى به اندازه مكتب اسلام ، اين همه تاءكيد براى علم وجود ندارد.پيامبر خدا فرمود:

((اكثر الناس قيمة اكثرهم علما و اقلهم قيمة اقلهم علما)).

فردى به پيشگاه مقدس خاتم الانبياء (ص ) رسيده ، عرض كرد: اى الاعمال افضل ؟ پيامبر فرمود: حضرت همين را فرمود.مرتبه سوم سؤ ال كرد و چون رابطه بين سؤال و جواب را نمى دانست ، حضرت فرمود، عمل اندك با علم مفيد است ولى عمل زياد بدون علم مفيد نيست .رسالت انبياء يكى ((يعلمهم الكتاب )) و تعليم جامعه بشريت بوده است و وظيفه ديگر و هدف اساسى انبياء و رسالتشان ، تهذيب و تزكيه اخلاق و نفوس انسانها بوده است .تزكيه به قدرى در اسلام اهميت دارد كه خداوند قسم ياد كرده است كه ، ((قد افلح من زكيها)).انسانهائى كه زير خروارها بار ماديت و اصطلاحات هستند، اينها تا خود را تزكيه نكنند، از اين گير و دارها نجات پيدا نمى كنند.

علماى اخلاق ، نوعا مطالب و آثار و نتايج دنيوى و اجتماعى را بيان كرده اند ولى انبياء هم آثار اجتماعى اخلاق را بيان كرده اند و هم آثار معنوى و اخروى آن را. رسالت انبياء فقط اين بوده است كه انسانها را بسازند و انسانهاى والا و بالا را از حضيض طبيعت نجات بدهند و به اوج سعادت برسانند.

((ان العزة لله جميعا)) و ((ان القوة لله جميعا)).

علامه طباطبايى رضوان الله تعالى عليه مى فرمود، مكتب اسلام ، اخلاق را جورى بر اساس توحيد مطرح فرموده است كه ريشه را مى سوزاند مبنايش ‍ دفع است نه رفع .وقتى مى گويد: كسى ديگر ريا نمى كند.كسى ديگر كلك بازى نمى كند.ديگر حقه بازى نمى كند.

يكى از خصائص حضرت آيت الله بهاءالدينى دامت بركاته اين بود كه از بازيگرى بدش مى آمد.الان دوستان ما هستند و خوششان نمى آيد كه اسمشان را ببرم .آنها شاهدند كه پيت روغن را به عنوان هديه فرستاده بودند، ولى آقا فرمودند آن روغن را نگهداريد و پولش را به صاحبش ‍ بدهيد. بعد گفتند، آقا اين پيت روغن چى بود؟گفتند به عنوان خمس ‍ فرستاده بودند.اصلا از بازيگرى بدش مى آمد ما در ذهنمان بود كه رفتار وى شايد به عنوان حديث ((احسن الحيلة ترك الحيلة )) بود.به قول آيت الله سيد جمال بهاء الدينى كه از مفاخر اين قرن بود، به طلبه ها نصيحت مى كرد كه : الپيل كل الپيل تكفى فى تركه .

يكى از مزاياى آيت الله بهاءالدينى اين بود كه انسانها را با دستگاه خدا مربوط مى كرد و مى گفت با دستگاه خدا مرتبط شويد بنده با كسى به خدمت ايشان رفتيم ، بنده به عنوان كفش بردار ايشان ، در مسافرتها در خدمت ايشان بوديم .البته تلمذ هم داشتيم و از خدمت ايشان استفاده كردم آثار و بركاتى هم ديديم كه اگر بخواهم بيان كنم ، دچار مشكلات و معضلات مى شويم .بنده نمى توانم خيلى از مطالب را بگويم .مشاهداتى دارم كه انتقال آن به فضاى بيرون و جامعه مشكل است .

يكى از امتيازات آيت الله بهاءالدينى اين بود كه فقط مى گفت با دستگاه خدا آشنا شويد و دستگاه خدا هم بازيگرى برنمى دارد.آن وقت مثالها و نمونه هايى مى آورد.يكى از آن نمونه ها اين بود كه مى فرمود: آيت الله العظمى آقا شيخ ابوالقاسم كبير كه سر تا پا نور بود و مقام ثبوتش هم خيلى بالا بود و نورانى ، ايشان در مسجد نشسته و گفته بود كه ايشان - اشاره به آقا شيخ عبدالكريم حائرى - فرموده بود ايشان آيت الله است و نتيجه رسالت انبياء، كه به حوزه هاى علميه منتقل شده است .

حوزه ها بايد حافظ رسالتها باشند و امثال آقاى بهاءالدينى بايد به حوزه ها تحويل بدهند.با اينكه بزرگان ما به ايشان ارادت داشتند اما با تاءسف خيلى از ماها از ايشان هيچ خبرى نداشتيم .اصلا ما ايشان را نمى شناسيم ، ايشان وقتى مى فرمايد معيت خدا را دو مرتبه ديده ام ، بنده اصلا نمى توانم تصور كنم ولى چون امام فرمود، مقامات اوليا را منكر نشويد، ما هم قبول مى كنيم ، يا مثلا مى فرمود كه مى ديدم تمام ائمه متحد بودند.او به وجود امام كيف مى كرد و لذت مى برد.

او مثل خورشيد بود و در عين حال همه اش حمايت از امام بود خوشبخت و خوشحال بود كه امام در سطح جهان ، اسلام را مطرح كرده است .اگر بخواهم صحبت بكنم جاى صحبت بسيار است ولى وقتى بزرگان ما عذرخواهى مى كنند بنده عذرخواهى هم نبايد بكنم .امثال آقاى بهاءالدينى را بنده نمى توانم بشناسم . ما مى خواهيم كه در حوزه ها، امثال آقاى بهاءالدينى و امثال آقاى شيخ عبدالكريم و امثال شما بزرگان ، در بين طلبه ها زياد شوند.بنده به عنوان كوچكترين طلبه حوزه علميه ، خدمت شما بزرگان ، با كمال جسارت عرض مى كنم كه اين طلابى كه مى آيند در قم - به عنوان موجبه جزئيه كه اشكال به ما وارد نشود - بهترين افراد با پاكترين نيت به حوزه مى آيند.بزرگان ما نسبت به اينها وظيفه دارند.آنچه كه مى خواهم از نفس قدسى آيت الله بهاءالدينى در اين مجلس استفاده كنم ، به طور پيشنهاد عرض مى كنم كه يكى از كارهائى كه سابق بود اين بود كه بزرگان و علماء، قبل از شروع درس ، يك حديث مى خواندند و اين خيلى اثر دارد، چون شاگرد احترام زيادى براى استاد قائل است و حرفهايش نفوذ دارد.

بنده از بزرگانى كه در اين مجلس و اين اجلاس نورانى حضور دارند، به عنوان يك طلبه كوچك حوزه و به نمايندگى از بين طلاب عزيز جوان ، تقاضا مى كنم يك وسايلى و زمينه اى فراهم كنند كه تهذيب در كنار دروس ‍ حوزه باشد و الا محافل آكادمى دنيا بسيار است ، مؤ سسات علمى زياد است ، دانشمندان فراوان هستند.اينها رشد علم مى كنند، حوزه رسالتش ‍ الهى است رسالتش انسان سازى است .بزرگان ما بايد به فكر جوانان ما باشند.همانطور كه حضرت آيت الله مهدوى فرمودند، الان دنيا تشنه است و دهن باز كرده اند و روحانى مى خواهند، الان اين كوى دانشگاه تهران دوازده هزار الى چهارده هزار جمعيت دارد.اين همه جوان انتظار دارند.اميدواريم با نفس پاك اساتيد و بزرگان دينمان و با كمك فقها و آيات و همت هاى بلند مسؤ ولان حوزه ، انشاء الله افراد كامل و مهذبى تربيت شوند، چه اينكه هركس در منبر و محراب و كرسى تدريس و ارشاد موفق بوده ، داراى تهذيب نفس بوده است .(205)

/ 423