آيا تاكنون از خود پرسيده ايد كه هر چند همگان دوست دارند دانشمند شوند، چرا موفقيت نصيب همه نمى شود؟براى يافتن پاسخ اين سؤ ال بايد شرح زندگانى دانشمندان بزرگ گذشته و حال را مطالعه كنيم تا بدانيم آنان چه خصوصياتى داشته اند و دانشمند شدن چه شرائطى دارد.كسى مى تواند دانشمند شود كه عاشق و دوستدار واقعى دانائى باشد... همانطورى كه زنبور عسل به هر گلى كه ميرسد از آن اندكى شهد مى گيرد دانشمند نيز هر دم در حال تحقيق و تجربه در پديده هاى عالم است او هر آنچه را كه مى يابد بدرستى و دقت يادداشت و ضبط مى كند، راه تحقيق طولانى و ناهموار است .دانشمند اين راه را با صبر و حوصله و پشتكار طى مى كند، البته گاهى ممكن است خسته شود اما هيچگاه ماءيوس نمى شود، دانشمند كنجكاو است و تشنه علم .او به مطالعه علاقه بسيار دارد، با نظم بخشيدن به زندگى در وقت خود صرفه جوئى مى كند.در شرح حال يك دانشمند گياه شناس سوئدى به نام ((ينه )) كه در حدود دوست و پنجاه سال پيش زندگى مى كرده آمده است كه براى تحقيق و مطالعه طبيعت تنها و پياده به راه افتاد و فقط با يك جامه دان كوچك و مختصر لباس و يك ذره بين و مقدارى كاغذ حركت كرد، او هفت هزار كيلومتر راه پيمود و در اين سفر دراز با مشكلات عجيبى روبرو شد اما عشق به تحصيل علم او را در اين راه پيش مى برد.يكى ديگر از دانشمندان علوم اسلامى به نام آقا نجفى قوچانى كه در حدود يكصد سال پيش در نجف اشرف درس مى خواند در شرح حال خود نوشته است : يك شب كه از درس به خانه برگشتم غذا را روى شعله آتش گذاشتم تا شامى بپزم و خود مشغول نوشتن شدم وقتى كارم تمام شد سرم را از روى دفتر و كتاب بلند كردم و برخاستم تا غذائى بخورم و بخوابم ناگاه متوجه شدم آفتاب از پنجره به درون حجره افتاده و غذا سوخته و چراغ خوراك پزى خاموش شده و من متوجه گذشت زمان نشده و هيچ احساس خستگى نكرده ام .دانشمندان حقيقى هيچگاه علم را وسيله رسيدن به جاه و جلال و مقام و ثروت نمى كنند، علم صورت زيباى خود را به كسى كه آن را براى ثروت دنيا دوست داشته باشد نشان نمى دهد دانشمند هرگز خود را از نظر ثروت و دارائى با مال اندوزان و سرمايه داران مقايسه نمى كند و از نداشتن مال و ثروت افسوس نمى خورد.حقيقت اين است كه او از دست يافتن به علم و دانش به اندازه اى لذت مى برد كه حاضر نيست يك ساعت از عمر خود را با تمام عمر ثروتمندان مرفه عوض كند.(103)