آنچه بد است منشاء درد است نه خود درد - مردان علم در میدان عمل جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مردان علم در میدان عمل - جلد 8

نعمت الله حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

برادران عزيز ما در طول اين ده سال تجربه هاى زيادى كسب كرديم حقيقتا به اين كلام اميرالمؤمنين عليه السلام رسيده ايم كه ((و من نام لم ينم عنه (458) ))

اگر غفلت كرديم درهمان لحظه ضربه خواهيم خورد.(459)

آنچه بد است منشاء درد است نه خود درد

مرحوم شهيد مطهرى گفته است : ما ميان درد و (منشاء درد) اشتباه مى كنيم مثلا در يك بيمارى و يا جراحت ، آنچه كه بد است وجود آن ميكرب است ، وجود آن بيمارى است كه منشاء درد مى شود. ولى خود درد در عين اينكه انسان را ناراحت مى كند، موجب آگاهى و بيدارى براى انسان است حتى همين دردهاى جسمانى شما راآگاه مى كند از اينكه مثلا در سر ضايعه اى پيدا شده و شما را به فكر معالجه آن مى افكند. اگر درد در بدن نبود و انسان احساس درد نمى كرد هيچگاه انسان را وادار به چاره جوئى نمى كرد پس ‍ درد نعمت است ، احساس است ،آگاهى است و بيدارى است .

مولوى در اينجا چقدر شيرين گفته است :




  • حسرت و زارى كه در بيمارى است
    پس بدان اين اصل را اى اصل جو
    هر كه او بيدارتر پردردتر
    هر كه او آگاهتر رخ زردتر



  • وقت بيمارى همه بيدارى است
    هر كه رادرد است او برده است بو
    هر كه او آگاهتر رخ زردتر
    هر كه او آگاهتر رخ زردتر



بى دردى مساوى است با لختى ، بى حسى ، بى شعورى ، بى ادراكى ، و احساس درد، مساوى است با آگاهى و بيدارى و شعور و ادراك .

آيا انسان ترجيح مى دهد كه هوشيار و آگاه باشد ولى درد را احساس كند يا نه ، بى هوش و كودن و احمق باشد و درد را احساس نكند.

در مثل مى گويند: (انسان اگر سقراطى باشد نحيف و لاغر بهتر است از اينكه خوكى باشد فربه ) اگر انسان دانا و دانشمند باشد ولى محروم بهتر است از اينكه مانند يك خوك همه نوع وسائل برايش فراهم باشد ولى هيچ چيز را نفهمد.

ما در ادبيات مخصوصا در اشعار خودمان - بسيار مى بينيم كه مردم از عقل شكايت كرده اند. كه اى كاش من اين عقل را نمى داشتم فائده اش چيست كه آدم در جامعه هشيار و عاقل باشد كه آسايش نداشته باشد.

به قول اين شاعر:




  • عاقل نباش تا غم ديوانگان خورى
    ديوانه باش تا غم تو عاقلان خورند



  • ديوانه باش تا غم تو عاقلان خورند
    ديوانه باش تا غم تو عاقلان خورند



ديگرى گفته است :




  • دشمن جان من عقل من و هوش من
    كاش گشاده نبود چشم من و گوش من



  • كاش گشاده نبود چشم من و گوش من
    كاش گشاده نبود چشم من و گوش من



ولى پيامبر اسلام فرموده است :

((صديق كل امرء عقله و عدوه جهله )).(460)

/ 423