شيخ جمال الدين على بن محمود حمصى در اثناى درسش در رى گفت : در خواب ديدم اقامه برهان مى كنم بر نفى اتحاد باريتعالى با يكى از خلقش چنانچه مذهب حلوليه و قائلين به وحدت وجود از صوفيه است به اين بيان كه اگر خداوند سبحان عين وجود خلقش باشد بنابراين شكى نيست در تعدد افراد ممكنات آن وقت لازم مى شود انقسام ذات پروردگار، در اين صورت يا بايد هر كدام از اجزاء او خدائى باشد آنوقت تعدد آلهه مى شود و آن كفر است و شرك و گرنه الهية خداى تعالى احتياج به اجتماع اجزاء دارد و اجتماع احتياج به جامع دارد و آن جامع اگر خود خدا باشد لازمه اش اين است كه خداوند قبل از خودش خدا باشد و اين خلف است يا اينكه آن جامع غير خدا است لازمه اش اين است خداوند در خداونديش محتاج به غير باشد پس ممكن خواهد شد و آن محال است پس اين قول باطل است .(149)