كشتيهاى بادى بزرگى كه كالاهاى بازرگانى و يا ذخاير زيرزمينى را از نقطه اى به نقطه ديگر حمل مى كنند, بزرگترين و كم خرجترين وسيله نقليه اى است كه تاكنون بشر به آن دست يافته است. وزش باد بر روى آبهاى اقيانوسها به قدرى منظم است كه اگر شدت يابد, باعث پيدايش طوفانها مى گردد و اگر كاهش پيدا كند, باعث ركودو تعطيل حركت كشتى مى شود. عوامل مختلفى از نظم و ترتيب, دست به دست هم داده تا اين سياحت را براى بشر به صورت يك امر دلپذير و ممكن در آورده است كه ما به سه عامل از آنها اشاره مى كنيم:
1. غالب قطعات كشتى از چوب و تخته است و وزن مخصوص آن, طورى است كه با آن همه سنگينى, باز روى آنها قرار گرفته و در آب فرو نمى رود.
2. آبهاى درياها معمولاً گرفتار تلون حرارتهاى گوناگون زمين است, ولى آفرينش آب, طورى است كه در حرارت و فشار معمولى به حالت بخار در نمى آيد, بلكه در درجات زيادى از حرارت, هنوز به صورت مايع است و در مراتب خيلى بالاتر بخار مى شود و اگر اين ماده حياتى در برابر تغيير حرارت زمين, تا اين حد استقامت نداشت, زندگى براى بشر يك امر غير ممكن وكشتيرانى در نقاط زيادى به صورت امر محالى در مى آمد.
مثلاً آمونياك كه وزن مولكولى آن, هفده است, در 33 درجه سانتى گراد زير صفر در حال بخار است. (هيدروژن سولفوريك) كه وزن مولكولى آن (34) است در پايينتر از 59 درجه سانتى گراد زير صفر هنوز بخار است, ولى آب كه وزن مولكولى آن, هجده است, هنوز در قسمتهايى از حرارت فوق صفر باز به صورت مايع است.
اين جاست كه انسان, انگشت حيرت به دندان گرفته و بى اختيار از مشاهده اين نظم در برابر صانع مدبر اين جهان, سر تعظيم فرود آورده و با دلى لبريز از ايمان و اعتقاد به وجود خداى واحد متوجه مى گردد.
3. وزشهاى منظم باد روى اقيانوسها; اين رشته از بادها مانند دايه هاى مهربان و مادران علاقه مند, مصنوع بشر (كشتى) را در آغوش گرفته و آن را به مقصد مى رساند, گويا جز اين مأموريتى نداشته است. اين اساس, خداوند انسان را به يكى از مظاهر نظم و در عين حال, بزرگترين نعمت خود متوجه نموده و مى فرمايد: (أَلَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْكَ تَجْرِي…)