17. (يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَِوةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْكَرِواصْبِرْ عَلَي§ مِا أَصِابَكَ إنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ نماز را به پا دار! مردم را به كارهاى نيك دعوت بنما! آنان را از كارهاى بد بازدار! دربرابر مصائب, شكيبا و بردبار باش! اينها از كارهاى بزرگ و شايسته است)
لقمان حكيم, مكتب تربيتى و اخلاقى خود را به طرز مبتكرانه اى پايه گذارى نموده است. سخنان و مواعظ خود را بسان مسائل رياضى تنظيم كرده كه يكى پايه ديگرى است.
نخست گفتار خود را با توحيد خداوند جهان, آغاز نمود و فرزند گرامى خود را به وحدانيت و يگانگى پروردگار كه اساس همه معارف اخلاقى و روشهاى تربيتى است, آشنا ساخت و فرمود: (لاتُشْرِكْ بِاللّهِ.…)
سپس در بخش دوم, درباره صفات خداوند بحث نمود و از ميان صفات كمال, صفت احاطه علمى خدا را و اين كه آفريدگار هستى بر تمام ذرات جهان احاطه دارد و از حساب آنها آگاه است, پيش كشيد و فرمود: (إنَّهَا إِن تَكُ مِثْقالَ…)
ناگفته پيداست, تنها اعتقاد به خداى يگانه و عقيده به اين كه او برهمه چيز آگاه است, در تهذيب روح و روان كافى نيست, بلكه بايد به دنبال اين عقايد, يك رشته وظايف عملى و بدنى باشد كه با انجام دادن آنها روش صحيح تربيت پايان پذيرد; از اين نظر, لقمان وظايف مربوط به عمل را يادآور شده و در اين آيه, سه دستور عملى مى دهد:
1. نماز را به پا داريم;
2. با فساد مبارزه كنيم (امر به معروف و نهى از منكر)
3. در برابر شدايد, استقامت ورزيم(صبر).
نماز, يگانه رابطه قلبى و عملى انسان است با خداوند بزرگ; از اين نظر, لقمان اين وظيفه را پيش از دو وظيفه ديگر يادآور شده است و هم اكنون ما در خصوص نماز سخن مى گوييم و شرح و تفسير آن دو وظيفه را به بخش بعد موكول مى نماييم.