اين گونه اشتباه و يا غلط اندازى از اين قبيل افراد بعيد نيست, زيرا منظور آنها جستجوى حقيقت نيست, بلكه مقصود, پيشبرد هدف است, ولو به وسيله صدها تهمت و افترا باشد, بنابراين بين صبر به معناى استقامت در طريق هدف و كار و كوشش و مبارزه با عوامل فساد, كه اسلام به آن دعوت كرده است و صبر به معناى تحمل زور و ستم كشى و دست روى دست گذاردن, كه اسلام شديداً از آن جلوگيرى فرموده است, تفاوت بسيار هست.
اسلام صريحاً دستور مى دهد كه مسلمانان با طبقه ستمگر نبرد كنند, چنان كه مى فرمايد:
(فَقَاتِلُواْ الَّتِى تَبْغِى حَتَّي§ تَفىءَ إلي§ أمْرِاللَّهِ)يعنى با طبقه ستمگر, نبرد كنيد تا گردن به فرمان حق بگذارند.
اميرمؤمنان مى فرمايد: از پيامبر مكرر مى شنيديم كه مى فرمود: هر ملتى كه حق ضعيفان را از زورمندان با صراحت نگيرد, روى سعادت نخواهد ديد, چنان كه فرموده است: (لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لايُؤْخَذُ للضَّعيفِ فيها حَقَّهُ مِنَ القَوِيِّ غَيْرَ مُتَتَعْتِعٍ). آيا با اين وصف, دور از شرافت و وجدان انسانى نيست كه اسلام را طرفدار طبقه بورژواها بدانيم و تصور كنيم كه اسلام طبقه محروم و بيچاره را به صبر در برابر ستمها و تحمل در برابر زورگوييها دعوت نموده است؟