17 - لقمان و ميانه روى در رفتار و گفتار
18. (وَلاتُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلاتَمْشِ فى الأَرْضِ مَرَحاً إنَّ اللَّهَ لايُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ
هرگز [با تكبر و غرور] از مردم رو بر مگردان و با غرور و بى خبرى راه مرو! خداوند متكبران خودپسند را دوست نمى دارد)19. (وَاقْصِدْ فِى مَشْيِكَ واغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ إِنَّ أَنْكَرَ الأصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ
در راه رفتن ميانه رو باش و صداى خويش را ملايم كن كه نامطبوعترين صداها صوت خران است)
خضوع يكى از ستوده ترين فضايل اخلاقى است, ولى با اين همه اگر از حد خود تجاوز كند, به صورت بدترين صفات به نام (تملق) و (چاپلوسى) در مى آيد, همچنين وقار كه يكى از فضايل اخلاقى است, اگر به رنگ بى اعتنايى و گردنكشى و رخ تابى از مردم و ناچيز شمردن حقوق ديگران در آيد, به صورت يكى از بدترين و زشت ترين صفات به نام (تكبر) و (خودپسندى) جلوه مى كند. گاهى فروتنى به چاپلوسى و متانت به (كبر) و (خودخواهى) مشتبه مى شود; از اين نظر چاپلوسان اجتماع براى توجيه اعمال خود به فروتنى و تواضع پناه مى برند, همچنين خودپسندان و متكبران, اعمال زشت و گردنكشى و بى اعتنايى خود را با متانت و وقار توجيه مى نمايند, در صورتى كه هر كدام در رتبه و درجه اى هستند كه هرگز آميخته به ديگرى نمى شوند.