معروف است روزى آقاى لقمان به او دستور داد كه وى گوسفندى را سر ببرد و لذيذترين عضو آن را بپزد و بياورد. وى زبان و دل آن را پخت و آورد. دو مرتبه دستور داد كه گوسفند ديگرى را سر ببرد و پليدترين عضو آن را بپزد. وى فرداى آن روز زبان و دل آن حيوان را پخت و سرسفره گذارد. آقاى وى از روى تعجب, سراين مطلب را پرسيد. وى گفت: (إنَّهُما أطْيَبُ شَيْءٍ إذا طابا, وأخْبَثُ شَيْءٍ إذا خَبُثَا) دل و زبانْ پاكيزه ترين عضوند, هرگاه با يكديگر مطابق و برابر باشند; يعنى آنچه در دل باشد به زبان جارى گردد, و آنچه به زبان جارى مى گردد حاكى از دل باشد, و اين دو پليدترين عضوند, هرگاه مخالف يكديگر باشند و آنچه زبان مى گويد, دل با آن مخالف باشد.