اين گفتار ماديهاست و آنان در اين طرح, حق و باطل را به هم آميخته اند. در اين كه بشر, پاره اى از اين موجودات را مى پرستد سخنى نيست, ولى علت توجه او به يك مبدأ, ترس و وحشت او نبوده است, بلكه علت توجه, اين بود كه در درون خود, يك نوع جذبه و كشش باطنى نسبت به جهان ديگر احساس مى كرد, به عبارت ديگر, تقاضا و نداى فطرت بود كه او را در تمام احوال, خصوصاً در شدايد به يك قدرت مافوق متوجه مى ساخت, گويا مسأله مذهب و اعتقاد به خداى جهان با وجود آدمى سرشته شده. خلاصه عقيده به خداى جهان, معلول حس مذهبى انسان است كه امروز دانشمندان روان شناس, آن را چهارمين حس بشر دانسته اند و با دلايل روشن, فطرى و نهادى بودن توجه به خدا را بر نبوت رسانيده اند.براى توجه به خدا علاوه بر فطرى بودن موضوع خداشناسى, علت ديگرى در كار است وآن مشاهده نظام خلقت كه انسان را به وجود نظم دهنده اى رهبرى مى كند كه اعتقاد به او با وجودش سرشته شده است.گواه روشن بر اين كه اعتقاد انسان به خداوند, زاييده ترس و خوف و مولود نيازمنديهاى مادى اونيست, اين است كه اگر بشر در بهشت برين كه در آن جا اثرى از گرسنگى و تشنگى و ديگر عوامل مهلك و نابود كننده نيست, چشم به جهان مى گشود, باز حس كنجكاوى وى آرام نمى گرفت و بنابراين اصل مسلم كه هر دستگاه منظمى به نظم دهنده اى و هر اثرى به مؤثرى نياز دارد از خود سؤال مى كرد: پديد آورنده اين نظام كيست؟ و اگر در آن محيط, كوچكترين نيازى به خدا نداشت, باز حس كنجكاوى وى, او را به سوى آفريدگار آن نظام, رهبرى مى نمود.بشر موجودى نيست به ظاهر هستى بنگرد و از علت و پديدآورنده آن, تحقيق ننمايد و در كنار سفره سعادت بنشيند و تمام اسباب رفاه براى او فراهم گردد و از تحقيق و تحرى درباره قدرتى كه اين سفره را گسترده است خوددارى نمايد.حس كنجكاوى است كه آدمى را به سوى حقايق و سرچشمه آنها يعنى خداوند سبحان سوق مى دهد و بر عطش او در كسب آگاهى عميقتر و بيشتر مى افزايد; بر همين اساس, كمتر كسى پيش از نهضت ماديگرى در غرب, آفريدگار جهان را انكار مى كرد.بنابراين, عقيده بشر به آفريدگار جهان, در درجه اول, معلول فطرت و سپس معلول حس كنجكاوى اوست از علل حوادث و موجودات جهان; آيه هاى مورد بحث, علاوه بر اين كه از يك مطلب علمى دقيق (بتها به عقيده بت پرستان معبودند, نه خالق) پرده برداشته كه شرح آن را در زير مى خوانيد, حقيقت ديگرى (وجود صانع يك امر مسلم بت پرستان بود) را نيز بيان كرده است.