حالت طغيان زدگى در عده اى از جوانان - مربی نمونه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مربی نمونه - نسخه متنی

جعفر سبحانی تبریزی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حالت طغيان زدگى در عده اى از جوانان

امروزه به سبب عللى كه منشأ همه آنها كبر و خودپسندى است, يك حالت عصيان زدگى, بى اعتنايى به حقوق, ناديده گرفتن زحمات ديگران و قضاوت كردن در همه چيز و ابراز نظر در مسائل مختلف, بدون كسب اطلاع كافى درباره آنها, در گروهى از جوانان و گروهى از مربيان و استادان به وجود آمده است. گاهى فردى كه رشته تخصص او شناختن بيماريهاى دامهاست, در پيچيده ترين مسائل فلسفى و كلامى و مذهبى قضاوت كرده و كتاب منتشر مى سازد.

همان طورى كه امام ششم فرمود: نخستين پايه انكار حقايق, همان (كبر) است; امروز بعضى از درس خوانده ها با فراگرفتن چند فرمول رياضى و فيزيكى به خود حق مى دهند كه در تمام مسائل جهانى ابراز نظر كنند, هنگامى كه سخن از خدا و روح و از موجودات ماوراء الطبيعه پيش مى آيد بايك قيافه مخصوص, كه نشانٌِ تخصص و غرور بسيار در اين مسائل است, همه را به باد مسخره مى گيرند, در صورتى كه عمر خود را فقط در حلّ معادلات جبرى صرف كرده و لحظه اى در اين قسمت به دقت و تحقيق نپرداخته اند.

راستى اين بيمارى واگيرى است كه امروز دامنگير نسل كنونى شده است. هرگز از خاطرم نمى رود كه در يكى از روزنامه هاى تهران, موضوع (تعدد زوجات) كه از پيچيده ترين مسائل اجتماعى و در عين حال, فقهى و مذهبى است مطرح شد و طراح موضوع از تمام طبقات, رأى و نظر خواست, ولى در اين مسأله به جاى اين كه دانشمندان, استادان حقوق, جامعه شناسان رأى دهند, عطاران و قصابان تيغ زن به جواب دادن برخاستند و مسأله را از دريچه نظر خود تحليل كردند.

هدف لقمان از نصايح چهارگانه خود, يك چيز بيش نيست و آن اين كه در زندگى از تملق و چاپلوسى و يا تكبر وابراز برترى دورى بجوييم و در گفتار و كردار خود ميانه رو باشيم, چنان كه مى فرمايد:

1. (وَلا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ; با تكبر روى از مردم برمگردان)
2. (وَلاتَمْشِ فِى الأرْضِ مَرَحاً; با غرور و بى خبرى راه مرو). چرا؟ زيرا خداوند, متكبران خودپسند را دوست نمى دارد, چنان كه مى فرمايد: (إنَّ اللّهَ لايُحِبُّ كُلَّ مُختَالٍ فَخُورٍ) زيرا كبر و خودپسندى آفت فضايل انسانى و سجاياى اخلاقى است
3. (وَاقْصِدْ فِى مَشْيِكَ; در راه رفتن ميانه رو باش)
4. (وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ; از صداى خود بكاه). چرا؟ زيرا خروج از اقتصاد و ميانه روى نشانه شتابزدگى و عدم توازن روحى است; گذشته از اين, صداى نامطبوع, موجب ناراحتى مردم مى شود.


/ 139