تكامل يك بعدى - مربی نمونه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مربی نمونه - نسخه متنی

جعفر سبحانی تبریزی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تكامل يك بعدى

تكامل صحيح, آن است كه در تمام شؤون فردِ مورد تربيت صورت گيرد; زيرا تكامل در يك جهت و عقب ماندگى در جهات ديگر, مايه نابودى فرد است; مثلاً هرگاه در تكامل جسمى و مادى كودك, تنها قلب او رشد كند, ولى اعضاى ديگر او اصلاً رشد نكنند و يا رشد آنها متناسب با رشد قلب كودك نباشد, چنين تكامل يك بعدى, مايه مرگ مى شود.

عين همين مطلب در مجموع شؤون انسان نيز حكم فرماست. هرگاه فشار رشد و نمو, روى جنبه هاى مادى و غرايز نفسانى قرار گيرد و جهات ديگر زندگى او مورد غفلت واقع شود, نام اين تكامل, تكامل يك بعدى و تكامل غير صحيح خواهد بود و تنها آن تكامل, صحيح و ضامن بقاست كه در تمام جوانب و جهات موجودِ در حال رشد صورت پذيرد و همه جهات با نظام خاصى رو به جلو گام نهند.

نقطه ضعف مكتب اخلاقى غرب اين است كه تنها به يك بعد از ابعاد روح انسان تكيه مى كند و ابعاد ديگر روح انسان را ناديده مى گيرد; مثلاً هر نوع مكتب تربيتى كه براساس روان شناسى (فرويد) استوار شود, شخصيت انسان را از طريق غرايز, تجزيه و تحليل كرده و از ميان غرايز, بر شهوت و تمايلات جنسى تكيه مى كند و در نتيجه, شخصيت و منش واقعى انسان در شهوت و امور جنسى خلاصه مى شود و ديگر ابعاد روح انسان ـ كه روان شناسى روز برآنها دست يافته ـ مورد غفلت قرار مى گيرد.

اين گروه از علماى روان شناس و متخصصان امور تربيتى, انسان را از ديده شهوت و عينك تمايلات جنسى بررسى مى كنند و براثر محدوديت شيوه بحث, از ديگر كرانه هاى وجود او غافل و بى خبرند و ضرر اين گروه از كارشناسان امور تربيتى, بسيار سهمگين و هولناك است.

برخى ديگر از كارشناسان امور تربيتى ـ كه تمايلات ماترياليستى و ماديگرى دارند و زيربناى افكار آنان را اصالت ماده و انكار ماوراى آن تشكيل مى دهد ـ در روش بحث خود غالباً به پرورش تن اهميت مى دهند, نه روح و روان و به جاى تعديل غرايز و رهبرى آن, به ارضا و اشباع هر چه بيشتر آن مى پردازند اصلاح آن; باسوادانى مى پرورانند كه زمين و فضا و دريا را جولانگاه خود قرار مى دهند و با روشن كردن جرقه اى, جهان را به آتش مى كشند, نه انسانهاى كاملى كه به فضايل انسانى آراسته شوند و نوع پرورى و تفاهم را پيشه خود سازند.

در اين نظامهاى اخلاقى ـ خواه از كشورهايى بر خيزد كه رسماً به ماديگرى و ماده پرستى و انكار ماوراى طبيعت معروف هستند و يا از كشورهايى كه هنوز حفظ صليب و خدايان سه گانه, مايه افتخار و مباهات آنهاست ـ خلأ روحى انسانْ تنها با دانش, حرص تسلط بر منابع طبيعى و انرژى هاى جهان, گسترش و توسعه قدرت و اشباع غرايز پر مى شود و ديگر در فضاى روح انسان, جايگاهى براى ملكات انسانى و فضايل اخلاقى ـ كه شرق و شرقى به آن مى نازد ـ باقى نمى ماند.

مسابقه دولتهاى بزرگ جهان ـ كه براى علوم تربيتى و انسانى, ده ها دانشكده و صدها متفكر و استاد دارند ـ در ساختن سلاحهاى مخرب و ويرانگر, در گسترش پايگاه هاى نظامى, در استخدام مغزهاى علمى براى تحصيل نيروى رزمى بيشتر, گواه زنده بر گفتار ماست; زيرا با وجود گسترش علوم انسانى و تربيتى و با وجود پيدايش رشته ها و شاخه هاى فراوان براى علوم انسانى, غالباً كوششهاى دانشمندان اين علوم در رهبرى اجتماع به سوى يك سعادت واقعى, عقيم و بى نتيجه مانده است و علت بزرگ عقيم ماندن تلاشها اين است كه نظام تربيتى براساس ماديگرى و ماده پرستى و انقطاع از خدا و ماوراى طبيعت است; روشهايى است بر اساس فيزيك و غفلت از متافيزيك و چون تربيت در چنين نظامهايى, يك بعدى است, نمى تواند به نتيجه مطلوب برسد.

بنابراين, براى رسيدن به هدف عالى, چاره اى جز اين نيست كه دگرگونى عظيم در سيستمهاى تربيتى و نظامهاى پرورشى پديد آيد و متدهاى تربيتى براساس (متافيزيك) و اعتقاد به خداى بزرگ استوار شود; خدايى كه بشر را با مسؤوليتهاى بزرگ آفريده است و در سراى ديگر ـ كه آغاز زندگى نو است ـ به تمام اين مسؤوليتها دقيقاً رسيدگى خواهد شد و هر فردى متناسب كردار و رفتار خود, كيفر و پاداش خواهد داشت. زمانى كه اعتقاد به خدا و مذهب و توجه به سراى ديگر, اساس نظامهاى تربيتى انسانها را تشكيل ندهد, كليه كوششهاى بين المللى و منطقه اى براى اصلاح جوامع, عقيم و بى ثمر خواهد ماند.


/ 139