9 - لقمان و تربيت اولاد - مربی نمونه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مربی نمونه - نسخه متنی

جعفر سبحانی تبریزی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

9 - لقمان و تربيت اولاد


13. (وَاِذْقِالَ لُقمانُ لابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يابُنَيَّ لاتُشْرِكْ بِاللَّهِ اِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظيمٌ
[بياد آر] زمانى را كه لقمان به فرزند خود اندرز داد, و گفت: فرزندم! براى خدا شريك قرار مده, زيرا شركْ ستم بزرگى است)


مسائل مربوط به تعليم و تربيت كودك, يكى از امور مهم اجتماع كنونى بشر است كه فكر دانشمندان را به خود متوجه ساخته, و از اين راه فصل تازه اى در علوم تربيتى و پرورشى, بازگشوده شده و افكار تازه و سودمندى در اين باره به مراكز و محافل تربيتى عرضه شده است, و سازمانهايى براى رفع نيازمنديهاى علمى و تربيت كودك به وجود آمده و اين قسمت به صورت رشته تخصصى درآمده است.

دانشمندان به خوبى دريافته اند كه زيربناى زندگى در دوران كودكى پى ريزى مى شود, و سعادت و شقاوت ادوار مختلف زندگى, يعنى دورانهاى جوانى و پيرى, در گرو طرز تربيت دوران كودكى است.

با اين كه شخصيت انسان به عوامل گوناگونى بستگى دارد كه هر كدام از آنها در سرنوشت انسان تأثير بسزايى داشته و كاملاً مؤثر مى باشد, مع الوصف تربيتهاى دوران كودكى در نظر دانشمندان, حائز اهميت خاصى است و آن را (زيربناى زندگى) مى نامند.

قلب و روان كودك بسان صفحه كاغذ سفيدى است كه در دست نقاش چيره دست قرار گيرد, هر نقشى كه روى آن ترسيم شود, تا آخر عمر صفحه, باقى مى ماند.

فرض كنيد قطعه سنگ مرمرى در دست استاد كار هنرمندى قرار گيرد, از آن جا كه او يك سنگ تراش توانا, يك صنعتگر ماهر, يا يك مجسمه ساز چابك دست است, دهها فكر و خيال درباره آن كرده و نقشه هايى مى ريزد, ولى اگر دست به پيكر آن (مرمر) زد و آن را به صورت مجسمه يكى از نوابغ جهان يا يكى از اشياى ظريف در آورد, همه گونه امكانات و استعدادهايى كه قبلاً در اين قطعه مرمر وجود داشت, از ميان مى رود و تا سنگ باقى است, صورت نابغه نيز همراه آن باقى خواهد بود.

روح و روان حساس كودك در آغاز زندگى, از جهات بسيارى مانند همين ماده خامى است كه براى همه گونه فعاليتها و صورتها, براى همه رقم تربيتها و پرورش ها آمادگى دارد; و اگر اولياى كودك, حسن ابتكار به خرج دهند و فطرت پاك و احساسات ارزنده او را با شيوه هاى پسنديده رهبرى نمايند, سرنوشت او را از اين طريق روشن مى كنند, و اگر در اين راه, سهل انگارى نمايند و با روشهاى غلط و پرورشهاى ناستوده فطرت او را آلوده سازند, حتماً مقدمات بدبختى كودك را فراهم ساخته اند, به طورى كه عوامل ديگر شخصيت هاى غلط, زود يا دير در زندگى او نمايان خواهد شد.

على & مى فرمايد:

(إنَّما قَلْبُ الحَدَثِ كَالأَرْضِ الخالِيَة ما اُلْقِيَ فيها من شيءٍ قَبِلَتْهُ(1)
همانا دل جوان نورس, همچون زمين كشت نشده و بكر است, هر بذرى در آن بپاشند مى پذيرد)

بنابراين, جا دارد بگوييم كه مغز كودك مانند فيلم عكاسى است, از آنچه مى بيند و مشاهده مى كند, عكس برمى دارد.


/ 139